موهیتو من☁🌵PT6

ا.ت : باش
اجوما: به فرماید اقای هاجون خوش اومدید چه زیبا شدید خانم جنی
شوگا : سلام
هیجون : ااا سلام پسرم شوگا
شوگا : فکر نکنم شما پدرم باشید
جنی : سلام شوگااا
شوگا : علیک
( همه با هم سلام و احوال پرسی کردن )
هیجون : شوگا نمیخوای این خانم زیبا رو معرفی کنی
جیمین : اها درسته ما کلا حواسم مون نبود ا.ت نامزد شوگا ع
جنی : چییییییییی نامزدددددد
هیجون : نامزد ؟ شوگا از کی تو نامزد داری
ا.ت : سلام خوش اومدید .. من مین ا.ت هستم خوشبختم
هیجون : ک اینطور خوشبختم
شوگا : ( در گوشت ) خانم مین ؟
ا.ت : به فرماید از این طرف
شوگا : درسته
جیمین : ا.ت
ا.ت : بله
جیمین : خانم مین بودن بهت نمیاد
ا.ت : به تو ام زنده بودن نمیاد
کوک و ته :🤣🤣🤣🤣
جیمین : میزنم لهتون میکنم هاا
جین : خیلی خوب خرابت کرد
جنی : خوب...چه حسی داره نامزد ترسناک ترین مافیای کره باشی ؟
ا.ت : مافیا... ام ... خوبه حس خوبی داره دیگه از کسی نمیترسی و بقیه بهت نزدیک نمیشن
جنی : بله
( تو نمیدونستی شوگا مافیا ع یعنی یک شک داشتی و کامل مطمعن نبودی )
نامجون : بهتر از این بحث های مسخره بکشیم بیرون تازگی ها یه نفر اصلحه های ک سفارش داده بودیم رو از بندر دزدیده
هیجون : اره خبرش بهم رسید ... الان باید چی کار کنیم
ته : ما به چهار نفر شک داریم یک به کای پسر بزرگ دونگ هیون نفر دوم لیسا و سوم فیلیکس
هیجون : وایسا ببینم فیلیکس ک از گروه خودمونه اون رو چرا تو گروه افراد مشکوک گذاشیتن
جیمین : فیلیکس تو دسترس نیست
ته : و نفر چهارم جیهوپ
جنی : جرت نگید احتمال این ک کار فیلیکس باشه هست ولی جیهوپ عمرن اون هیچ وقت به شوگا و شما ها خیانت نمیکنه
شوگا : منم همین رو گفتم ولی خوب جیهوپ الان یک روزه ازش خبری نیست و به ا.ت هم گفته ک تا سه روز اینجا نیست و خارج از شهر
جنی : تو حرف این دختر رو باور میکنی ؟ من ک این دختر مشکوک
ا.ت : چی داری میگی من چرا باید بار های شوگا رو بدوزم ؟
جنی : نمیدونم چرا این کار رو میکنی
ا.ت : تو فشار میخور من با شوگا هم برای همین اینطوری میکنی نه ؟


ادامه داره....