عشق اوچیها
عشق اوچیها
پارت ۲
الان میگی چطوری شد که تو نظر ۳ تا اوچیها رو به خودت جلب کردی
( فلش بک به گذشته)
اون روز برای دادن کیف ساسکه
که به من داده بود تا برایش نگه دارم به خانه اشان رفتم
اون موقع بود که دیدارم با ایتاچی و شیسویی
شکل گرفت
بعد از ۱ سال ۳ تاشون باهم ازم درخواست کردن
با این فرق که شیسویی خیلی نرم لطیف
ولی ساسکه ایتاچی خیلی سرد و خشک
من هر سه رو قبول کردم و فرداش معلوم شد که
هیناتا باردار است هیناتا و ناروتو همیشه از هم
خوششون میومد سر همین هیناتا زود باردار شد
و زمانی که به زایمان هیناتا نزدیک شدیم من
هم با اون ۳ نفر رابطه برقرار کردم و حامله شدم
حالا میگین چطوری رابطه جنسی رو قبول کردن
اون روز رو خوب یادمه
اون روز زمانی بود که فرزند هیناتا و ناروتو رو دیدیم
ساسکه ایتاچی و شیسویی را کنار کشید
و گفت:[ نظرتون چیه ماهم یک بچه داشته باشیم]
ایتاچی و شیسویی موافقت کردن و بعد من رو
به خانه اشان دعوت کردن پدر و مادر ساسکه و ایتاچی
هیچوقت خانه نبودن سر همین راحت کارشون رو
انجام میدادن
(پایان فلش بک)
پارت ۲
الان میگی چطوری شد که تو نظر ۳ تا اوچیها رو به خودت جلب کردی
( فلش بک به گذشته)
اون روز برای دادن کیف ساسکه
که به من داده بود تا برایش نگه دارم به خانه اشان رفتم
اون موقع بود که دیدارم با ایتاچی و شیسویی
شکل گرفت
بعد از ۱ سال ۳ تاشون باهم ازم درخواست کردن
با این فرق که شیسویی خیلی نرم لطیف
ولی ساسکه ایتاچی خیلی سرد و خشک
من هر سه رو قبول کردم و فرداش معلوم شد که
هیناتا باردار است هیناتا و ناروتو همیشه از هم
خوششون میومد سر همین هیناتا زود باردار شد
و زمانی که به زایمان هیناتا نزدیک شدیم من
هم با اون ۳ نفر رابطه برقرار کردم و حامله شدم
حالا میگین چطوری رابطه جنسی رو قبول کردن
اون روز رو خوب یادمه
اون روز زمانی بود که فرزند هیناتا و ناروتو رو دیدیم
ساسکه ایتاچی و شیسویی را کنار کشید
و گفت:[ نظرتون چیه ماهم یک بچه داشته باشیم]
ایتاچی و شیسویی موافقت کردن و بعد من رو
به خانه اشان دعوت کردن پدر و مادر ساسکه و ایتاچی
هیچوقت خانه نبودن سر همین راحت کارشون رو
انجام میدادن
(پایان فلش بک)
- ۱.۶k
- ۱۲ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط