دلم دیگر به زنده گی گرم نیست

دلم دیگر به زنده گی گرم نیست...

مادر می گوید:

باید کمی به خودت برسی...!

اما چگونه...

وقتی از هر طرف می روم ،

به تو می رسم...؟




"مومنم کردی به عشق و جا زدی
تکلیف چیست
با مسلمانی که کافر میشود پیغمبرش؟!"
دیدگاه ها (۱۹)

از شعبده باز هم کاری ساخته نیست ؛گیرم طناب بکشد از دل من تا ...

در شمارش بیهوده*ی گوسفندان ،در قُرق شبانه*ی تن و بستر ؛چاره ...

دوری تو ،مزه ی قــبــر می دهد...!این گلدان هم پژمرد ،کسی آبش...

میدان انقلاب را سیل برد...!باران نمیبارید...تنــــها , مردی ...

__________________یه مدته حس می‌کنم دارم زیر فشارِ همه‌چی له...

صدای پات رو میشنوم که از دور داری میای. ینی خیلی‌وقت بود که ...

من متاسفم …با صداهای ناهنجار و غیر واضح دوست پسرت از خواب بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط