پارت 3
پارت 3
فیک=پدر به دخترش تجاوز میکنه
از زبان رادمی
درو شکوند و رفت تو که مادر یونا گفت...
&یونا رفته امریکا
-چرت و پرت نکو زن بگوووو کجاست(با لحن داد و عصبی)
&گفتم که رفته امریکا
-دوروغ نگو جنده بگو دخترت یعنی عشق من کجاستتتتتت
&کاری نکن به پلیس زنک بزنم بازم 2سال حبس بکشی
-باشه باشه فقط بگو دخترت کجاست
&امریکاااااااااااا عه😐
-ادرس هونشو بده
&عمرن که به توی تجاوز گر بدم
-میدی یااااا
&یااا چی؟
-میکشمت
&جرعت داری منو بکش و بهت میگم 30 سال حبس برای کشتن زن چقدر باید زجر بکشی
-من میکشمت کی میخاد بفهمه من تورو کشتم😈
&ب ب ب بالاخره ی ی یکی میفهمه(با ترس و لرزیدن)
-یا ادرس دخترت رو میگی یا میکشمت
&منو بکش ولی با دخترم کاری نداشته باش
-پس کین اینطور اینجوری دوست داری
&ا ا اره
از زبان رادمی
پدر ناتنیه یونا به مادر یونا تجاوز کرد و کلی شلاق زدش و با چاقو مادر یونا رو کشت و جنازه ی مادر یونارو داخل حیاط خونه چال کرد و رفت امریکا که یونارو پیدا کنه کل خونه های امریکا رو گشت و از همه پرسید هیچکس یونارو نمیشناخت تا اینکه...
جونگ کوک رفت از یه مغازدار پرسید سلام آقا شما یونا رو میشناسید؟
علامت آقای مغازه دار×
×اره میشناسم همین چند هفته پیش اومد
-کجا زندگی میکنه
×شما چیکارشونین؟
-پدرش هستم
×اها خانم یونا خونه ی بقلی زندگی میکنن باما همسایه هستن
-اها آقا خیلی ممنون
×خواهش میکنم
از زبان رادمی
جونگ کوک پدر ناتنیه یونا رفت خونه ی یونا و در زد و یونا گفت...
+کیه؟!
-پیتزایی که سفارش داده بودید رو آوردم
از زبان رادمی
پدر ناتنیه یونا داشت دوروغ میگفت
+اها باشه یه لحظه صبر کنید الان میام بزار پولتونو بیارم
-باشه خانم
از زبان رادمی
یونا رفت پول رو آورد و رفت که درو باز کنه...
شرط داره واسه پارت 4
4لایک و 4کامنت ممنون:)💙
فیک=پدر به دخترش تجاوز میکنه
از زبان رادمی
درو شکوند و رفت تو که مادر یونا گفت...
&یونا رفته امریکا
-چرت و پرت نکو زن بگوووو کجاست(با لحن داد و عصبی)
&گفتم که رفته امریکا
-دوروغ نگو جنده بگو دخترت یعنی عشق من کجاستتتتتت
&کاری نکن به پلیس زنک بزنم بازم 2سال حبس بکشی
-باشه باشه فقط بگو دخترت کجاست
&امریکاااااااااااا عه😐
-ادرس هونشو بده
&عمرن که به توی تجاوز گر بدم
-میدی یااااا
&یااا چی؟
-میکشمت
&جرعت داری منو بکش و بهت میگم 30 سال حبس برای کشتن زن چقدر باید زجر بکشی
-من میکشمت کی میخاد بفهمه من تورو کشتم😈
&ب ب ب بالاخره ی ی یکی میفهمه(با ترس و لرزیدن)
-یا ادرس دخترت رو میگی یا میکشمت
&منو بکش ولی با دخترم کاری نداشته باش
-پس کین اینطور اینجوری دوست داری
&ا ا اره
از زبان رادمی
پدر ناتنیه یونا به مادر یونا تجاوز کرد و کلی شلاق زدش و با چاقو مادر یونا رو کشت و جنازه ی مادر یونارو داخل حیاط خونه چال کرد و رفت امریکا که یونارو پیدا کنه کل خونه های امریکا رو گشت و از همه پرسید هیچکس یونارو نمیشناخت تا اینکه...
جونگ کوک رفت از یه مغازدار پرسید سلام آقا شما یونا رو میشناسید؟
علامت آقای مغازه دار×
×اره میشناسم همین چند هفته پیش اومد
-کجا زندگی میکنه
×شما چیکارشونین؟
-پدرش هستم
×اها خانم یونا خونه ی بقلی زندگی میکنن باما همسایه هستن
-اها آقا خیلی ممنون
×خواهش میکنم
از زبان رادمی
جونگ کوک پدر ناتنیه یونا رفت خونه ی یونا و در زد و یونا گفت...
+کیه؟!
-پیتزایی که سفارش داده بودید رو آوردم
از زبان رادمی
پدر ناتنیه یونا داشت دوروغ میگفت
+اها باشه یه لحظه صبر کنید الان میام بزار پولتونو بیارم
-باشه خانم
از زبان رادمی
یونا رفت پول رو آورد و رفت که درو باز کنه...
شرط داره واسه پارت 4
4لایک و 4کامنت ممنون:)💙
۷.۹k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.