رمان
#رمان
#اسمان_شب
#BTS
#part:۷
جین:از اونجایی که این خر توی مراسم اومد پس حتما واسه چندوقت دوستای سوجین رو تعقیب میکنه برا اینکه مطمئن بشه که دنبالش نیستن
پس ما از این فرصت استفاده میکنیم و اونو تو دام خودمون میندازیم
سوهی:اما امکانش هست که اینکار رو نکنه و برامون پاپوش بزاره
جین:درسته اینم میشه اما ما با احتیاط عمل میکنیم و لباس شخصی میپوشم و از ماشین های شخصی استفاده میکنیم
سوهی:احساس میکنم نقشمون ضعیفه ی نقشه جدید و جدی
جین:منم میدونم نقشه ای تو ذهنت داری برا همین نقشه ضعیفی چیدم،خب خرگوش باهوش نقشت رو بگو ببینم
سوهی:اون الان قطعا میدونه که اطرافیان سوجین دنبالشن یا خواهند بود پس ما باید طبقه نقشه ۳ مرحله ای عمل کنیم
مرحله ی اول،کاری کنیم فک کنه دنبالش نیستیم
مرحله دوم:کم کم بهش نزدیک بشیم
مرحله سوم:بگیریمش
جین:خب...
سوهی:از ی تلفن به صورت ناشناس بهش پیام میدیم و میگیم به آدرس خونه سوجین بیا و ببین پلیس به پدر و مادرش چی میگه
ما همونموقع میریم و به پدر و مادر سوجین میگیم که قاتل رو پیدا نکردیم و ما بیشتر از این نمیتونیم به این پرونده برسیم
اینجا خر آقا همه چی رو میشنوه و به قاتل اصلی اطلاع میده،از اونجایی که اونا زرنگ و باهوش عمل میکنن ۲یا۳ روزی برای اطمینان تحقیق میکنن و ما باید طوری رفتار کنیم که واقعا همچین اتفاقی افتاده و ما دست کشیدیم
بعد از اینکه کاملا باور کردن ما از پرونده دست کشیدیم تمامی اطلاعات مربوط به خر و قاتل رو بدست میاریم همه چیشو که یقینا اگه بخوایم حرفه ای عمل کنیم ۲ یا۳ روزی بیشتر طول نمیکشه چون ما فعلا هیچ نشونه ی کوچیکی ازش نداریم برا همین گفتم ۲ یا ۳ روز طول میکشه و الا اگه کمترین نشان یا دلیلی داشتم در عرض ۲۴ ساعت همه اطلاعاتشو بالا میکشیدم
بعد از اینکه اطلاعاتشو بدست اوردیم نقشه ای برا به دام انداختنش میکشیم،که آمادگی اونم دارم اما همه چی به موقعش بهتره
جین:بلاخره بزرگ شدی دختر،نقشت عالیه کارتو که کامل کردی بهت جایزه میدم
سوهی:سر دست توام دیگه،باید این انتظار رو از کسی که روی دست تو آموزش دیده داشت
جین:همینه،فقط تا جاییکه از تو شنیدم گفتی این(اشاره به نامجون)خیلی باهوشه،چرا مثل خنگا نگاه میکنه و دهنش یک متری بازه
سوهی:نامجون چته بحرف دیگه
نامجون:واووووووووووو،اوه مای گاد سوهی فک نمیکردم اینقدر خوب نقشه بکشی دختر تو خیلی خوبی،قطعا تو میتونی،چه مغز خوبی داری خیلی خوب کار میکنه واووووو
سوهی:هی پسر اروم باش کارا و نقشه های سخت دیگه ای هم انجام دادیم هااااا
نامجون:اره اما مصمم بودن و جدی بودن الانت خیلی فرق میکنه
سوهی:دوستمه دیگه،هرکسی نیست
جین:خب بلند شید برید خونهاتون بیشتر حرف نزنید فردا صبح بهتون زنگ میزنم آماده باشید
سوهی و نامجون:چشم
سوهی:بلند شدیم و بعد از خداحافظی با جین به سمت خونه راهی شدیم که نامجون گفت گرسنشه از اونجایی که هنوز شام نخورده بودیم پس رفتیم رستوران همیشگی و شام خوردیم بعد رسوندمش خونش و من رفتم خونم خیلی خسته بودم پس سریع رفتم رو تخت و بعد از کمی فکر کردن خوابیدم
#اسمان_شب
#BTS
#part:۷
جین:از اونجایی که این خر توی مراسم اومد پس حتما واسه چندوقت دوستای سوجین رو تعقیب میکنه برا اینکه مطمئن بشه که دنبالش نیستن
پس ما از این فرصت استفاده میکنیم و اونو تو دام خودمون میندازیم
سوهی:اما امکانش هست که اینکار رو نکنه و برامون پاپوش بزاره
جین:درسته اینم میشه اما ما با احتیاط عمل میکنیم و لباس شخصی میپوشم و از ماشین های شخصی استفاده میکنیم
سوهی:احساس میکنم نقشمون ضعیفه ی نقشه جدید و جدی
جین:منم میدونم نقشه ای تو ذهنت داری برا همین نقشه ضعیفی چیدم،خب خرگوش باهوش نقشت رو بگو ببینم
سوهی:اون الان قطعا میدونه که اطرافیان سوجین دنبالشن یا خواهند بود پس ما باید طبقه نقشه ۳ مرحله ای عمل کنیم
مرحله ی اول،کاری کنیم فک کنه دنبالش نیستیم
مرحله دوم:کم کم بهش نزدیک بشیم
مرحله سوم:بگیریمش
جین:خب...
سوهی:از ی تلفن به صورت ناشناس بهش پیام میدیم و میگیم به آدرس خونه سوجین بیا و ببین پلیس به پدر و مادرش چی میگه
ما همونموقع میریم و به پدر و مادر سوجین میگیم که قاتل رو پیدا نکردیم و ما بیشتر از این نمیتونیم به این پرونده برسیم
اینجا خر آقا همه چی رو میشنوه و به قاتل اصلی اطلاع میده،از اونجایی که اونا زرنگ و باهوش عمل میکنن ۲یا۳ روزی برای اطمینان تحقیق میکنن و ما باید طوری رفتار کنیم که واقعا همچین اتفاقی افتاده و ما دست کشیدیم
بعد از اینکه کاملا باور کردن ما از پرونده دست کشیدیم تمامی اطلاعات مربوط به خر و قاتل رو بدست میاریم همه چیشو که یقینا اگه بخوایم حرفه ای عمل کنیم ۲ یا۳ روزی بیشتر طول نمیکشه چون ما فعلا هیچ نشونه ی کوچیکی ازش نداریم برا همین گفتم ۲ یا ۳ روز طول میکشه و الا اگه کمترین نشان یا دلیلی داشتم در عرض ۲۴ ساعت همه اطلاعاتشو بالا میکشیدم
بعد از اینکه اطلاعاتشو بدست اوردیم نقشه ای برا به دام انداختنش میکشیم،که آمادگی اونم دارم اما همه چی به موقعش بهتره
جین:بلاخره بزرگ شدی دختر،نقشت عالیه کارتو که کامل کردی بهت جایزه میدم
سوهی:سر دست توام دیگه،باید این انتظار رو از کسی که روی دست تو آموزش دیده داشت
جین:همینه،فقط تا جاییکه از تو شنیدم گفتی این(اشاره به نامجون)خیلی باهوشه،چرا مثل خنگا نگاه میکنه و دهنش یک متری بازه
سوهی:نامجون چته بحرف دیگه
نامجون:واووووووووووو،اوه مای گاد سوهی فک نمیکردم اینقدر خوب نقشه بکشی دختر تو خیلی خوبی،قطعا تو میتونی،چه مغز خوبی داری خیلی خوب کار میکنه واووووو
سوهی:هی پسر اروم باش کارا و نقشه های سخت دیگه ای هم انجام دادیم هااااا
نامجون:اره اما مصمم بودن و جدی بودن الانت خیلی فرق میکنه
سوهی:دوستمه دیگه،هرکسی نیست
جین:خب بلند شید برید خونهاتون بیشتر حرف نزنید فردا صبح بهتون زنگ میزنم آماده باشید
سوهی و نامجون:چشم
سوهی:بلند شدیم و بعد از خداحافظی با جین به سمت خونه راهی شدیم که نامجون گفت گرسنشه از اونجایی که هنوز شام نخورده بودیم پس رفتیم رستوران همیشگی و شام خوردیم بعد رسوندمش خونش و من رفتم خونم خیلی خسته بودم پس سریع رفتم رو تخت و بعد از کمی فکر کردن خوابیدم
۱۱.۴k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.