من شوهرتم (پارت ۲)
من شوهرتم (پارت ۲)
بلند شدم که برم جین دستمو گرفت ا.ت کجا میری تعجب کرده بودم چرا یهویی انقدر باهام صمیمی شد
*میخوام برم خونه حالم خوب شده ممنون
&جین گفت من اجازه نمیدم ازاینجا بری
*زدم به سیم آخر گفتم مگه شما کی هستین که اجازه نمیدین من برم خونم
&مثل اینکه متوجه نشدی من رئیس رستورانی هستم که توش کارمیکنی
*ب....بله شوخی میکنین
&نه شوخی نمیکنم
بلند شدم و تعظیم کردم ببخشید رئیس ولی من باید برم گفت نمیشه عشقم
چشمام از تعجب گرد شدن چرا بهم گفت عشقم
&سرشو آورد جلو گفت تعجب کردی برات سوال نشده بود که چرا یهویی برات پیامک استخدام امد و چرا وقتی امدی به رستوران تا استخدام بشی وکیل آمده بود اونجا و چرا اون همه برگه بهت داد تا امضا کنی اون روز نصف اون برگه هایی که امضا کردی مربوط به ازدواجمون بود
* اما من نمیدونستم بعدشم من هیچ حسی به شما ندارم
&میتونستی اون روز برگه هارو با دقت بخونی نگران نباش کم کم عاشقم میشی از امشب اینجا خونه تو هست من میرم پایین توهم بیا شام بخور
*ب...باشه
جیک از اتاق رفت بیرون باید فرار کنم کیفم رو برداشتم دویدم پایین نزدیک بود بیفتم که جین منو کشید تو بغلش
&داری چیکار میکنی ا.ت میخوای فرار کنی
وای خدا زبانم از شدت جذابیتش بند آمده بود چطوری این همه مدت متوجه جذابیتش نشدم رفته بودم تو فکر که یهو بلند گفت ا.تتتتتتت از فکر امدم بیرون
*ب...بله
&میخواستی فرار کنی
*ن.....نه
&ا.ت به من دروغ نگو
*ب...بخشید قول میدم دوباره تکرار نمیشه
بلند شدم که برم جین دستمو گرفت ا.ت کجا میری تعجب کرده بودم چرا یهویی انقدر باهام صمیمی شد
*میخوام برم خونه حالم خوب شده ممنون
&جین گفت من اجازه نمیدم ازاینجا بری
*زدم به سیم آخر گفتم مگه شما کی هستین که اجازه نمیدین من برم خونم
&مثل اینکه متوجه نشدی من رئیس رستورانی هستم که توش کارمیکنی
*ب....بله شوخی میکنین
&نه شوخی نمیکنم
بلند شدم و تعظیم کردم ببخشید رئیس ولی من باید برم گفت نمیشه عشقم
چشمام از تعجب گرد شدن چرا بهم گفت عشقم
&سرشو آورد جلو گفت تعجب کردی برات سوال نشده بود که چرا یهویی برات پیامک استخدام امد و چرا وقتی امدی به رستوران تا استخدام بشی وکیل آمده بود اونجا و چرا اون همه برگه بهت داد تا امضا کنی اون روز نصف اون برگه هایی که امضا کردی مربوط به ازدواجمون بود
* اما من نمیدونستم بعدشم من هیچ حسی به شما ندارم
&میتونستی اون روز برگه هارو با دقت بخونی نگران نباش کم کم عاشقم میشی از امشب اینجا خونه تو هست من میرم پایین توهم بیا شام بخور
*ب...باشه
جیک از اتاق رفت بیرون باید فرار کنم کیفم رو برداشتم دویدم پایین نزدیک بود بیفتم که جین منو کشید تو بغلش
&داری چیکار میکنی ا.ت میخوای فرار کنی
وای خدا زبانم از شدت جذابیتش بند آمده بود چطوری این همه مدت متوجه جذابیتش نشدم رفته بودم تو فکر که یهو بلند گفت ا.تتتتتتت از فکر امدم بیرون
*ب...بله
&میخواستی فرار کنی
*ن.....نه
&ا.ت به من دروغ نگو
*ب...بخشید قول میدم دوباره تکرار نمیشه
۳۴.۹k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.