من شوهرتم(پارت۳)
من شوهرتم(پارت۳)
&نه این جوری نمیشه باید تنبیه بشی
دستمو گرفت و منو برد بالا از ترس میلرزیرن یعنی میخواد چیکارم کنه منو برد روی تخت و روم خیمه زد
........................سانسور شد پرش زمانی
(صبح )
از دیشب هنوز درد داشتم چشمامو باز کردم جین روبه رون دراز کشیده بود و چشماش بسته بود فکر کنن خوابه به لب هاش زل زده بودم که همونجوری با چشم های بسته گفت
&خوشت میاد توی خواب به لب هام زل بزنی
*چیزه نه من
خندش گرفت
*به چی میخندی
&وقتی میخوای چیزی رو بپیچونی خیلی بانمک میشی درسته دیشب اولین شبی بود که باهم داشتیم و قبلا هم زیاد همو نمیشناختیم چون توی رستوران زیاد باهم حرف نمیزنیم ولی توی همین مدت کم کاملا تورو شناختم
*اوهوم
&امروز مهربان تر شدی
*اره تصمیم گرفتم باهات کنار بیام
&چرا اون وقت
*نمیدونم یهویی تصمیم گرفتم
خدمتکار صدامون کرد تا بریم صبحانه بخوریم ما هم بلند شدیم رفتیم پایین شش نفر دیگه هم سر میز بودن جین یکی یکی بهم معرفی شون کرد منم خودمو بهشون معرفی کردم
نامجون .از آشنایی باهاتون خوشبختم خانم ا.ت
*ممنون همچنین
جونگ کوک . مثل اینکه جین دیشب حسابی عذیتتون کرده
*هان
جونگ کوک. روی گردنتون کبوده
دستمو گذاشتم رو گردنم و یه نگاه به جین کردم
&ببخشید
*من تورو میکشم
پسرا. 😂😂😂😂😂😂
&من قراره بمیرم شما میخندیدن
من و جین پاشدیم و حاضر شدیم و باماشین جین رفتیم سمت رستوران
&نه این جوری نمیشه باید تنبیه بشی
دستمو گرفت و منو برد بالا از ترس میلرزیرن یعنی میخواد چیکارم کنه منو برد روی تخت و روم خیمه زد
........................سانسور شد پرش زمانی
(صبح )
از دیشب هنوز درد داشتم چشمامو باز کردم جین روبه رون دراز کشیده بود و چشماش بسته بود فکر کنن خوابه به لب هاش زل زده بودم که همونجوری با چشم های بسته گفت
&خوشت میاد توی خواب به لب هام زل بزنی
*چیزه نه من
خندش گرفت
*به چی میخندی
&وقتی میخوای چیزی رو بپیچونی خیلی بانمک میشی درسته دیشب اولین شبی بود که باهم داشتیم و قبلا هم زیاد همو نمیشناختیم چون توی رستوران زیاد باهم حرف نمیزنیم ولی توی همین مدت کم کاملا تورو شناختم
*اوهوم
&امروز مهربان تر شدی
*اره تصمیم گرفتم باهات کنار بیام
&چرا اون وقت
*نمیدونم یهویی تصمیم گرفتم
خدمتکار صدامون کرد تا بریم صبحانه بخوریم ما هم بلند شدیم رفتیم پایین شش نفر دیگه هم سر میز بودن جین یکی یکی بهم معرفی شون کرد منم خودمو بهشون معرفی کردم
نامجون .از آشنایی باهاتون خوشبختم خانم ا.ت
*ممنون همچنین
جونگ کوک . مثل اینکه جین دیشب حسابی عذیتتون کرده
*هان
جونگ کوک. روی گردنتون کبوده
دستمو گذاشتم رو گردنم و یه نگاه به جین کردم
&ببخشید
*من تورو میکشم
پسرا. 😂😂😂😂😂😂
&من قراره بمیرم شما میخندیدن
من و جین پاشدیم و حاضر شدیم و باماشین جین رفتیم سمت رستوران
۳۴.۷k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.