از دید لارا:
از دید لارا:
همگی نشسته بودیم که حراست(فکنم اینجوری نوشته میشه) اومدگفت:همه بیاین حیاط دانشگاه استاد گفت آقای جونگ چرا مشکلی پیش اومده
حراست گفت:نه فقط میخوایم رئیس کل دانشگاه رو معرفی کنیم.
پرش زمانی به حیاط
همه ی دانشگاه مخصوصا دخترا منتظر بودن بعضی از دخترا میگف: اسمش جونگ کوک و خیلی خوشتیپ و دخترا میکردم.
از دید جونگ کوک:
صبح پاشدم رفتم دستشویی اومدم امروز قرار بود برم دانشگاه چون تازه خریده بودنش باید میرفتم که همه دانشجو ها منو بشناسن صبحونمو خوردم لباسامو پوشیدم اومدم پایین تهیونگ رو دیدم گفت کجا میدی با این تیپی که زدی گفتم خنگ خدا
)علامت تهیونگ:^)
^چرا (پوکر)
+میرم دانشگاه
^اهااا الان یادم اومد
+من رفتم
^بزار منم بیام
+باشه زود گفت برسم
پرش زمانی به دانشگاه
ازدیدلارا:
همین جوری نشده بودم که صدای جیغ دخترا اومد سرم و بالا آوردم که کسی رو که نباید دیدم که....
شرطا:
۵لایک
۵کامنت
۲فالو
همگی نشسته بودیم که حراست(فکنم اینجوری نوشته میشه) اومدگفت:همه بیاین حیاط دانشگاه استاد گفت آقای جونگ چرا مشکلی پیش اومده
حراست گفت:نه فقط میخوایم رئیس کل دانشگاه رو معرفی کنیم.
پرش زمانی به حیاط
همه ی دانشگاه مخصوصا دخترا منتظر بودن بعضی از دخترا میگف: اسمش جونگ کوک و خیلی خوشتیپ و دخترا میکردم.
از دید جونگ کوک:
صبح پاشدم رفتم دستشویی اومدم امروز قرار بود برم دانشگاه چون تازه خریده بودنش باید میرفتم که همه دانشجو ها منو بشناسن صبحونمو خوردم لباسامو پوشیدم اومدم پایین تهیونگ رو دیدم گفت کجا میدی با این تیپی که زدی گفتم خنگ خدا
)علامت تهیونگ:^)
^چرا (پوکر)
+میرم دانشگاه
^اهااا الان یادم اومد
+من رفتم
^بزار منم بیام
+باشه زود گفت برسم
پرش زمانی به دانشگاه
ازدیدلارا:
همین جوری نشده بودم که صدای جیغ دخترا اومد سرم و بالا آوردم که کسی رو که نباید دیدم که....
شرطا:
۵لایک
۵کامنت
۲فالو
۱.۸k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.