🌟در نخیله بود. با معاویه نشسته بود زیر سایه چند نخل. معاو
🌟در نخیله بود. با معاویه نشسته بود زیر سایه چند نخل. معاویه پرسید: " شنیده ام پیامبر به نخل که نگاه می کرده، می گفته چقدر خرما دارد درست هم می گفته. حسن! تو آن علم را داری؟ می دانی این نخل ها چقدر خرما دارند؟! "
🌟فرمود: " پیامبر وزن شان را می گفته، من تعداد دانه هایش را می گویم. چهار هزار و چهار دانه. "
🌟به دستور معاویه خرمای همه نخل ها را چیدند؛ چهار هزار و سه تا بود.
🌟امام فرمود: " دروغ نمی گویم، باید یک دانه دیگر باشد. همه را تفتیش کردند، در دست عبدالله بن عامر بود. "
#آفتاب_غریب
#میلاد_امام_حسن_مجتبی(ع)
#ماه_مبارک_رمضان
بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🌟فرمود: " پیامبر وزن شان را می گفته، من تعداد دانه هایش را می گویم. چهار هزار و چهار دانه. "
🌟به دستور معاویه خرمای همه نخل ها را چیدند؛ چهار هزار و سه تا بود.
🌟امام فرمود: " دروغ نمی گویم، باید یک دانه دیگر باشد. همه را تفتیش کردند، در دست عبدالله بن عامر بود. "
#آفتاب_غریب
#میلاد_امام_حسن_مجتبی(ع)
#ماه_مبارک_رمضان
بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
۱.۵k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.