معصومه آن روز به قول رسول جشن گرفته بود و برایش مرغ پخته
معصومه آن روز به قول رسول جشن گرفته بود و برایش مرغ پخته بود که غذای مورد علاقهی او بود. رسول وقتی فهمید معصومه برایش چه تدارکی دیده است، هیجان زده شد که «وای، چه عالی» و تند تند سفره را چید و مثل همیشه یکی یکی صدایشان زد: «صفا، صمیمیت، محبت، دوستی، عشق.» و به همین ترتیب دور سفره نشستند: «خودش، معصومه، علیرضا، زینب و مهدی.»
مثل همیشه خودش را ذوق زده نشان داد؛ اما معصومه میتوانست درک کند که این بار مزهی غذا به دهانش فرق دارد.
دلش جای دیگری بود.
دیده بود مادری را که از بین آشغالها و ته ماندهی غذای سربازها دنبال یک تکه نان برای بچههایش میگشت، چطور با تیر زده بودند. غذا خوردن دیگر برایش راحت نبود.
هروقت فرصتی پیدا میکرد میخواست برایش از بوسنی بگوید. از اینکه چه چیزهایی دیده است. گرسنگی بچهها و بلاهایی که سرشان میآید، از دربه دریشان، از ترس و وحشتی که هرلحظه تجربه میکردند. اینکه در یک کرواتنشین، نود نفر مسلمان، از کودک یک ساله تا پیرمرد نود ساله را در خانهای حبس کرده بودند و همه را سوزانده بودند.
«آنها هم مثل شما هستند، کودک معصوم و مسلمان. زنانشان همیشه در دلهرهاند.»
هر از گاهی اینها را تعریف میکرد که بچهها بدانند به خاطر چه کسانی رفته است. معصومه حرفهایش را میشنید؛ اما به روی خودش نمیآورد. دلش نمیخواست دیگر برود. حالا نوبت دیگران بود.
مثل همیشه خودش را ذوق زده نشان داد؛ اما معصومه میتوانست درک کند که این بار مزهی غذا به دهانش فرق دارد.
دلش جای دیگری بود.
دیده بود مادری را که از بین آشغالها و ته ماندهی غذای سربازها دنبال یک تکه نان برای بچههایش میگشت، چطور با تیر زده بودند. غذا خوردن دیگر برایش راحت نبود.
هروقت فرصتی پیدا میکرد میخواست برایش از بوسنی بگوید. از اینکه چه چیزهایی دیده است. گرسنگی بچهها و بلاهایی که سرشان میآید، از دربه دریشان، از ترس و وحشتی که هرلحظه تجربه میکردند. اینکه در یک کرواتنشین، نود نفر مسلمان، از کودک یک ساله تا پیرمرد نود ساله را در خانهای حبس کرده بودند و همه را سوزانده بودند.
«آنها هم مثل شما هستند، کودک معصوم و مسلمان. زنانشان همیشه در دلهرهاند.»
هر از گاهی اینها را تعریف میکرد که بچهها بدانند به خاطر چه کسانی رفته است. معصومه حرفهایش را میشنید؛ اما به روی خودش نمیآورد. دلش نمیخواست دیگر برود. حالا نوبت دیگران بود.
۵۲۹
۰۲ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.