فیک:رییس دیوونه پارت ۴
فیک:رییس دیوونه پارت ۴
ج ر : رفتم پیشش به زور بغلش کردمو بردمش تو اتاق خیلی مبارزه میکرد چون اذتم کرد شروع کردم به زدنش
ات : اون لحظه احساس کردم دوباره برگشتم به اون زندگی بدبختانم ولی با خودم گفتم بازم باید تحمل کنم
ج ر : خیلی دوسش دارم نمیتونم میرم پیشش
ات : اومد پیشم منم خونسردیمو حفظ کردم و داشت به زور منو میبوسید حولش دادم اونور
ات : چند بار میخواست بهم تجاوز کنه که متاسفانه یه بارش موفق بود دیگه نمیتونستم
ج ر : دیگه داره محلت قرار داد تموم میشه باید یه جوری اینجا نگرش دارم
ات :وایی فقط یه هفتهی دیگه مونده بعد میرم پس تو ی این ۷ روزه باهاش مهربون باشم شاید بهم رحم کنه
اگه پارت بعدی رو میخوای لایک کن عشقممم
ج ر : رفتم پیشش به زور بغلش کردمو بردمش تو اتاق خیلی مبارزه میکرد چون اذتم کرد شروع کردم به زدنش
ات : اون لحظه احساس کردم دوباره برگشتم به اون زندگی بدبختانم ولی با خودم گفتم بازم باید تحمل کنم
ج ر : خیلی دوسش دارم نمیتونم میرم پیشش
ات : اومد پیشم منم خونسردیمو حفظ کردم و داشت به زور منو میبوسید حولش دادم اونور
ات : چند بار میخواست بهم تجاوز کنه که متاسفانه یه بارش موفق بود دیگه نمیتونستم
ج ر : دیگه داره محلت قرار داد تموم میشه باید یه جوری اینجا نگرش دارم
ات :وایی فقط یه هفتهی دیگه مونده بعد میرم پس تو ی این ۷ روزه باهاش مهربون باشم شاید بهم رحم کنه
اگه پارت بعدی رو میخوای لایک کن عشقممم
۵۱۷
۱۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.