با خنده سفرهای پهن کردیم و نوشیدنی و مخلفات و هم چیدیم چاپستیک ...
"𝙼𝙰𝙵𝙸𝙰 𝚆𝙰𝙸𝙵"
"𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟷𝟸"
با خنده سفرهای پهن کردیم و نوشیدنی و مخلفات و هم چیدیم ، چاپستیک و برداشتم و یه تیکه پاستا جدا کردم و و جلوی نگاه منتظر ته اون و داخل دهنم گذاشتم که طعم بهشتیش و زیر زبونم چشیدم ، مزهاش وصف ناپذیر بود
با ذوق گفتم :
ــــ وای ته این عالیه
انگار از واکنش من به وجد اومده بود که با خنده گفت :
تهیونگ ــــ نوش جونت قشنگم
بارون آروم شروع شده بود و قطرههاش به پنجره اثابت میکرد ، تهیونگ رو کاناپه دراز کشیده بود و سرش و رو پام گذاشته بود منم آروم آروم موهاش و نوازش میکردم (خدایا من و محو کن😭)
تهیونگ ــــ حالا نوبت فیلمه ، چی دوست داری؟
ــــ ترسناک نه ، من شب خوابم نمیبره
تهیونگ ــــ"The Notebook" خوبه ؟
ــــ تو عاشقانه دوست داری؟
تهیونگ ــــ فقط اگه تو کنارم باشی
تلوزیون و روشن کرد که تیزر فیلم رو صفحه نمایش آپلود شد ، پتو مسافرتی کنارم و برداشتم انداختم رو تهیونگ و مشغول دیدن شدیم ، نیم ساعت اول هیچ اتفاق خاصی نیوفتاد ولی دقیقا همون لحظه با دیدن آرم ¹⁸ گوشه تلوزیون سریع کنترل و از دست ته کشیدم و خاموشش کردم که با تعجب برگشت سمتم و گفت :
تهیونگ ــــ چرا خاموشش کردی داشتیم میدیدیم
ــــ این صحنه ها مناسب سن جنابعالی نیس چون ممکنه توهمی بشی و ....
با دیدن چهرهش که شیطنت ازش میبارید حرفم و خوردم
تهیونگ ــــ خب چیشد داشتی گفتی ؟
آب دهنم و قورت دادم و گفتم :
ــــ من چیزی نمیگفتم
تهیونگ ــــ آهان ، صبر کن شب بهت نشون میدم چی میگفتی
با حرفش گونه هام رنگ گرفت اما اون بیتوجه سرش و سمت شکمم چرخوند و دستاش و دور کمرم حلقه کرد که نفسم بند اومد
معترضانه گفتم :
ــــ تهیونگ
تهیونگ ــــ جانم ؟
ــــ اذیت نکن تروخدا
بدون اینکه نگام کنه یا حالتش و تغییر بده با تعجب ظاهری که مطمئنم برای اذیت کردن من بود گفت :
تهیونگ ــــ من کی اذیتت کردم
"𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟷𝟸"
با خنده سفرهای پهن کردیم و نوشیدنی و مخلفات و هم چیدیم ، چاپستیک و برداشتم و یه تیکه پاستا جدا کردم و و جلوی نگاه منتظر ته اون و داخل دهنم گذاشتم که طعم بهشتیش و زیر زبونم چشیدم ، مزهاش وصف ناپذیر بود
با ذوق گفتم :
ــــ وای ته این عالیه
انگار از واکنش من به وجد اومده بود که با خنده گفت :
تهیونگ ــــ نوش جونت قشنگم
بارون آروم شروع شده بود و قطرههاش به پنجره اثابت میکرد ، تهیونگ رو کاناپه دراز کشیده بود و سرش و رو پام گذاشته بود منم آروم آروم موهاش و نوازش میکردم (خدایا من و محو کن😭)
تهیونگ ــــ حالا نوبت فیلمه ، چی دوست داری؟
ــــ ترسناک نه ، من شب خوابم نمیبره
تهیونگ ــــ"The Notebook" خوبه ؟
ــــ تو عاشقانه دوست داری؟
تهیونگ ــــ فقط اگه تو کنارم باشی
تلوزیون و روشن کرد که تیزر فیلم رو صفحه نمایش آپلود شد ، پتو مسافرتی کنارم و برداشتم انداختم رو تهیونگ و مشغول دیدن شدیم ، نیم ساعت اول هیچ اتفاق خاصی نیوفتاد ولی دقیقا همون لحظه با دیدن آرم ¹⁸ گوشه تلوزیون سریع کنترل و از دست ته کشیدم و خاموشش کردم که با تعجب برگشت سمتم و گفت :
تهیونگ ــــ چرا خاموشش کردی داشتیم میدیدیم
ــــ این صحنه ها مناسب سن جنابعالی نیس چون ممکنه توهمی بشی و ....
با دیدن چهرهش که شیطنت ازش میبارید حرفم و خوردم
تهیونگ ــــ خب چیشد داشتی گفتی ؟
آب دهنم و قورت دادم و گفتم :
ــــ من چیزی نمیگفتم
تهیونگ ــــ آهان ، صبر کن شب بهت نشون میدم چی میگفتی
با حرفش گونه هام رنگ گرفت اما اون بیتوجه سرش و سمت شکمم چرخوند و دستاش و دور کمرم حلقه کرد که نفسم بند اومد
معترضانه گفتم :
ــــ تهیونگ
تهیونگ ــــ جانم ؟
ــــ اذیت نکن تروخدا
بدون اینکه نگام کنه یا حالتش و تغییر بده با تعجب ظاهری که مطمئنم برای اذیت کردن من بود گفت :
تهیونگ ــــ من کی اذیتت کردم
- ۴.۱k
- ۰۲ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط