من برگشتم فصل ۲(پارت۴)
من برگشتم فصل ۲(پارت۴)
خواستم برم که دستمو گرفت
& باید با من بیای
* هیییییییی ولم کن
& نمیشه
دستمو گرفت و منو سوار ماشینش کرد و راه افتاد به سمت خونه اس که قبلا داشتیم (تهیونگ بعد از بعد طلاقتون اونجا زندگی میکنه)
از ماشین پیاده شد منو براید استایل بغل کرد و برد توی آسانسور رسیدیم خونه منو برد طبقه بالا و گذاشت روی تختی که قبلا تخت مشترکمون بود و شروع کرد به باز کردن دکمه های لباسش
* هی میخوای چیکار کنی
& هیش ا.ت حرف نزن فقط باهام همکاری کن
بلند شدم تا فرار کنم که لباسش رو در آورد دستمو گرفت و روم خیمه زد و لباشو گذاشت بین لبام بعدش از روم بلند شد و کنارم دراز کشید و منو محکم توی بغلش فشرد و سرمو گذاشت روی بازوهاش
& ا.ت قول بده قول بده برمیگردی
* نمیشه تهیونگ من یه بار ازت ضربه خوردم نمیخوام این کار دوباره تکرار بشه بعد منو از توی بغلش بیرون آورد و نشست روی تخت
& ا.ت م......م......من معذرت میخوام شاید باور نکنی ولی من دوستت دارم
* تهیونگ هیچ چیز با عذر خواهی
بلند شدم و رفتم تهیونگ هم همونجوری گریه میکرد
میدونم کم بود ببخشید بقیشو پنج شنبه شب میزارم امتحان دارم
خواستم برم که دستمو گرفت
& باید با من بیای
* هیییییییی ولم کن
& نمیشه
دستمو گرفت و منو سوار ماشینش کرد و راه افتاد به سمت خونه اس که قبلا داشتیم (تهیونگ بعد از بعد طلاقتون اونجا زندگی میکنه)
از ماشین پیاده شد منو براید استایل بغل کرد و برد توی آسانسور رسیدیم خونه منو برد طبقه بالا و گذاشت روی تختی که قبلا تخت مشترکمون بود و شروع کرد به باز کردن دکمه های لباسش
* هی میخوای چیکار کنی
& هیش ا.ت حرف نزن فقط باهام همکاری کن
بلند شدم تا فرار کنم که لباسش رو در آورد دستمو گرفت و روم خیمه زد و لباشو گذاشت بین لبام بعدش از روم بلند شد و کنارم دراز کشید و منو محکم توی بغلش فشرد و سرمو گذاشت روی بازوهاش
& ا.ت قول بده قول بده برمیگردی
* نمیشه تهیونگ من یه بار ازت ضربه خوردم نمیخوام این کار دوباره تکرار بشه بعد منو از توی بغلش بیرون آورد و نشست روی تخت
& ا.ت م......م......من معذرت میخوام شاید باور نکنی ولی من دوستت دارم
* تهیونگ هیچ چیز با عذر خواهی
بلند شدم و رفتم تهیونگ هم همونجوری گریه میکرد
میدونم کم بود ببخشید بقیشو پنج شنبه شب میزارم امتحان دارم
۵۸.۱k
۱۷ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.