vimin
Part 30🖤
The last part of season two
افضل تعظیم کوتاهی کرد و زیرزمین و ترک کرد...
تهیونگ از اول مهمونی فیلم دوربینارو نگاه کرد...
از اونجایی که با یارو دعواش شد تا آخر که جیمینو خرید...
فیلم به اونجای میرسه که سونگ هو جیمینو میبره و پشت سرش چنتا از بادیگاردای همون یارو بلند میشن ...
میره سراغ دوربینای جلو ی در..
هونگ سو رو میبینه که چجوری همزمان چند نفرو میزنه ....
فیلم به اونجایی میرسه که بقیه میرن کمک سونگ هو و یه نفر پیش جیمین میمونه ..
جیمین همون یه نفرو میکوبونه توسرش و بیهوش میکنه...
ادامه فیلم و میزنم درب خروجی کشتی..
جیمین با چند نفر مواجه میشه .. اما از پشت با دستمال بیهوش کننده بیهوشش میکنن..
و اونو تو ماشین میبرن....
تهیونگ عصبی میشه و یه مشت روی میز میکوبونه...
+...فاک.... شت.. لعنت بهت پارک جیمین..
ولی یهو چشماش به پلاک ماشین توی فیلم میوفته که جیمینو سوارش کردن...
سریع اون پلاکو یاد داشت میکنه....
+افضلللل..
$بله آقای کیم...
+اونو بگیر.. پلاک یه ماشینه...
میخوام آمار این ماشینو بگیری که ببینی توی ۲۴ساعت گذشته کجا رفته..
یعنی از چه عمارت کوفتی سر دروورده..
$اوکی... بهتون اطلاع میدم..
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
-ااای نکن مرتیکه... مگه روانی ایی درد داره...
¢ساکت باش... شلوغ نکن...
ویو جیمین:
چشمامو بسته بودم و درد میکشیدم... شمعو خواموش کرد... دستشو مدام روی بدنم میکشید که یهو اومد روم....:/
دستی روی شیکمم کشید.. من اصلا حس خوبی نداشتم... حس میکردم داره بهم تجاوز میشه...
سعی کرد لبامو ببوسه ولی من یه سرم یه دونه تو پیشونیش زدم که باعث شد از روم بلند شه...
همون جوری که پیشونیشو گرفته بود گفت...
¢پسره عوضی...
میدونی من کی هستم؟!
من..
جیمین حرفشو قطع میکنه و میگه..
-اره میدونم... یه دیوونه روانی..
¢ببریدش... بندازینش توی زیر زمین تا حساب کار دستش بیاد...(خطاب به بادیگارداش)
«چشم قربان..
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
سه روز بعد..
بوق ..-..بوق..-..بوق
+بله...
¢سلام آقای کیم...
مقصد اون ماشینو گیر آوردم...
میدونم کجا رفتن...
continues✌️
پارت آخر فصل دوووومممم....
لایک و کامنت بزارین تا از پس فردا فصل سوم شروع کنیم...
لایک و کامنت❤️😜
The last part of season two
افضل تعظیم کوتاهی کرد و زیرزمین و ترک کرد...
تهیونگ از اول مهمونی فیلم دوربینارو نگاه کرد...
از اونجایی که با یارو دعواش شد تا آخر که جیمینو خرید...
فیلم به اونجای میرسه که سونگ هو جیمینو میبره و پشت سرش چنتا از بادیگاردای همون یارو بلند میشن ...
میره سراغ دوربینای جلو ی در..
هونگ سو رو میبینه که چجوری همزمان چند نفرو میزنه ....
فیلم به اونجایی میرسه که بقیه میرن کمک سونگ هو و یه نفر پیش جیمین میمونه ..
جیمین همون یه نفرو میکوبونه توسرش و بیهوش میکنه...
ادامه فیلم و میزنم درب خروجی کشتی..
جیمین با چند نفر مواجه میشه .. اما از پشت با دستمال بیهوش کننده بیهوشش میکنن..
و اونو تو ماشین میبرن....
تهیونگ عصبی میشه و یه مشت روی میز میکوبونه...
+...فاک.... شت.. لعنت بهت پارک جیمین..
ولی یهو چشماش به پلاک ماشین توی فیلم میوفته که جیمینو سوارش کردن...
سریع اون پلاکو یاد داشت میکنه....
+افضلللل..
$بله آقای کیم...
+اونو بگیر.. پلاک یه ماشینه...
میخوام آمار این ماشینو بگیری که ببینی توی ۲۴ساعت گذشته کجا رفته..
یعنی از چه عمارت کوفتی سر دروورده..
$اوکی... بهتون اطلاع میدم..
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
-ااای نکن مرتیکه... مگه روانی ایی درد داره...
¢ساکت باش... شلوغ نکن...
ویو جیمین:
چشمامو بسته بودم و درد میکشیدم... شمعو خواموش کرد... دستشو مدام روی بدنم میکشید که یهو اومد روم....:/
دستی روی شیکمم کشید.. من اصلا حس خوبی نداشتم... حس میکردم داره بهم تجاوز میشه...
سعی کرد لبامو ببوسه ولی من یه سرم یه دونه تو پیشونیش زدم که باعث شد از روم بلند شه...
همون جوری که پیشونیشو گرفته بود گفت...
¢پسره عوضی...
میدونی من کی هستم؟!
من..
جیمین حرفشو قطع میکنه و میگه..
-اره میدونم... یه دیوونه روانی..
¢ببریدش... بندازینش توی زیر زمین تا حساب کار دستش بیاد...(خطاب به بادیگارداش)
«چشم قربان..
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
سه روز بعد..
بوق ..-..بوق..-..بوق
+بله...
¢سلام آقای کیم...
مقصد اون ماشینو گیر آوردم...
میدونم کجا رفتن...
continues✌️
پارت آخر فصل دوووومممم....
لایک و کامنت بزارین تا از پس فردا فصل سوم شروع کنیم...
لایک و کامنت❤️😜
۷.۶k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.