میشه یه سناریو بزاری که ازدواج اجباری داشتین ولی اونا دوس
میشه یه سناریو بزاری که ازدواج اجباری داشتین ولی اونا دوستت داشتن و سر یه قضیه ای برادرت جلوی همه میزنه تو گوشِت واکنششون
"درخواستی"
(مکنه لاین)
جیمین: با اخم یه برادرت خیره میشه و پشتت می ایسته: جلوی ا.ت سجده کن خم شو و زانو بزن و عذر خواهی کن وگرنه با یه حرکت میفرستمت تا با حوری ها گل یا پوچ بازی کنی!
تهیونگ: از پشت کمر ا.ت رو میگیره و با پوزخندی مملو از قدرت به برادر ا.ت خیره میشه: جرأت پیدا کردی! تازگیا زیاد غلط میکنی! یونجهت زیاد شده؟ تا گردنتو گوش تا گوش نَبُریدم عذر خواهی کن سگِ پرندهِ عوضی!
جونگ کوک: با مشتی که توی فَک برادر ا.ت پیاده میکنه خون توی صورتش میپاچه: خب فکر کنم تلافی شد...یکم فَکِت شکست که اشکال نداره...تو به اموال من بی احترامی کرده بودی..این هم تاوانشه!
خبخبخب بلوبریام یه لایک و کامنت کوچولو میتونه خیلی خوشحالم کنه بوس بهتون
"درخواستی"
(مکنه لاین)
جیمین: با اخم یه برادرت خیره میشه و پشتت می ایسته: جلوی ا.ت سجده کن خم شو و زانو بزن و عذر خواهی کن وگرنه با یه حرکت میفرستمت تا با حوری ها گل یا پوچ بازی کنی!
تهیونگ: از پشت کمر ا.ت رو میگیره و با پوزخندی مملو از قدرت به برادر ا.ت خیره میشه: جرأت پیدا کردی! تازگیا زیاد غلط میکنی! یونجهت زیاد شده؟ تا گردنتو گوش تا گوش نَبُریدم عذر خواهی کن سگِ پرندهِ عوضی!
جونگ کوک: با مشتی که توی فَک برادر ا.ت پیاده میکنه خون توی صورتش میپاچه: خب فکر کنم تلافی شد...یکم فَکِت شکست که اشکال نداره...تو به اموال من بی احترامی کرده بودی..این هم تاوانشه!
خبخبخب بلوبریام یه لایک و کامنت کوچولو میتونه خیلی خوشحالم کنه بوس بهتون
۳۱.۳k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.