ببر وحشی
ببر وحشی
پارت ¹²
ویو تهیونگ
صبح بر اثر نور زیاد بیدار شدم دیدم یونتان توی بغل ات بود خیلی گوگولی خوابیده بودن اوخییی از رخت خواب پاشدم و رفتم دستشویی دست و صورتمو شستم و خشک کردم و توی اینه رو نگاه کردم
تهیونگ: واو...نمیدونستم انقد جذابم🤤(دقیقا شما خدای جذاب هایی لعنتی)
درو اروم واز کردم که یهو دیدم ات با موهای جنگلی و صورت پوکر ظاهر شد
تهیونگ: جیغغغغغغغغغغ
ات: جیغغغغغغغ
دوتامون یهو پریدیم تو هوا
ات: زهرمار چته اسکل(نفس نفس)
تهیونگ: وااا خو چرا موهات این شکلین(تعجب)
ات: ببخشید که خواب بودما الانم برو کنار میخوام برم دستشویی
رفتم کنار و ات رفت دستشویی دیدم یونتان رو تخت با چشمای خوشگلش زل زده به من
تهیونگ: او خوداااااا یونتان منو ببین چرا بهم زل زدی عرررررررر
نتونستم تحمل کنم و پریدم رو تخت و هی بوسش کردم
تهیونگ: عشق خودمی بچه ی خودمی
اومدم برگردم که یهو دیدم قشنگ نزدیک منه
تهیونگ: حیح....وااااای میشه انقد نترسونی؟
ات: خو مگه دست منه؟ تو همش میترسی
تهیونگ: ولش مهم نیست موهاتو شونه کن بریم صبحونه
ات: میشه برام شونه کنی؟ موهام بلندن
تهیونگ: چشم
ات رفت و نشست روی صندلی منم شروع کردم به شونه کردن
⁴ مین بعد.....
موهای ات رو شونه کردم و با یونتان رفتیم پایین شروع کردیم به خوردن صبحانه
ات: میگم تهیونگ....میشه امروز بریم یه سر به خونم بزنم؟
تهیونگ: باشه
پارت ¹²
ویو تهیونگ
صبح بر اثر نور زیاد بیدار شدم دیدم یونتان توی بغل ات بود خیلی گوگولی خوابیده بودن اوخییی از رخت خواب پاشدم و رفتم دستشویی دست و صورتمو شستم و خشک کردم و توی اینه رو نگاه کردم
تهیونگ: واو...نمیدونستم انقد جذابم🤤(دقیقا شما خدای جذاب هایی لعنتی)
درو اروم واز کردم که یهو دیدم ات با موهای جنگلی و صورت پوکر ظاهر شد
تهیونگ: جیغغغغغغغغغغ
ات: جیغغغغغغغ
دوتامون یهو پریدیم تو هوا
ات: زهرمار چته اسکل(نفس نفس)
تهیونگ: وااا خو چرا موهات این شکلین(تعجب)
ات: ببخشید که خواب بودما الانم برو کنار میخوام برم دستشویی
رفتم کنار و ات رفت دستشویی دیدم یونتان رو تخت با چشمای خوشگلش زل زده به من
تهیونگ: او خوداااااا یونتان منو ببین چرا بهم زل زدی عرررررررر
نتونستم تحمل کنم و پریدم رو تخت و هی بوسش کردم
تهیونگ: عشق خودمی بچه ی خودمی
اومدم برگردم که یهو دیدم قشنگ نزدیک منه
تهیونگ: حیح....وااااای میشه انقد نترسونی؟
ات: خو مگه دست منه؟ تو همش میترسی
تهیونگ: ولش مهم نیست موهاتو شونه کن بریم صبحونه
ات: میشه برام شونه کنی؟ موهام بلندن
تهیونگ: چشم
ات رفت و نشست روی صندلی منم شروع کردم به شونه کردن
⁴ مین بعد.....
موهای ات رو شونه کردم و با یونتان رفتیم پایین شروع کردیم به خوردن صبحانه
ات: میگم تهیونگ....میشه امروز بریم یه سر به خونم بزنم؟
تهیونگ: باشه
۴.۷k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.