سناریو(وقتی گردنشون رو گاز میگیری)"درخواستی"
سناریو(وقتی گردنشون رو گاز میگیری)"درخواستی"
"مکنه لاین"
جیمین: تورو روی دوش‌ش گرفت و تورو محکم به خودش چسبوند: خب لیتل دال..حالا میتونی دوباره کرم بریز و فرار کن!!
تهیونگ: براید استایل بغلت می‌کنه و طوری که نفس هاش کاملا روی گونه هات ریخته می‌شه حرف میزنه: منم میتونم سهمم رو بردارم!؟ فقط یه گاز کوچولو از گردنت! قول میدم درد نداشته باشه..فقط قراره مثل همیشه به بقیه برای بار صدم ثابت کنم که تو برای منی.. هرچند الان کرم ریختی و باید تلافی شه!!
تورو روی میز نشوند و دستاش رو دور کمرت پیچوند
سرش رو سمت گردنت برد و با شدت زیادی احساس نزدیک شدن و پوشیده شدن سطح گردنت با صورت تهیونگ رو حس کردی.
چشماش رو بست و بعد از خالی کردن نفسش بوسه ایی به گردنت زد..._
جونگکوک: همونطور که بانداژ بوکس دور دستش بود وارد اتاق خواب شد
به تو که پشت میز نشسته بودی خیره شد
و بعد از چند دقیقه جفت دستش دورت گره خورد
سرش رو بی‌هوا توی انحنای گردنت کرد
برخورد دندون هاش رو به گردنت حس کردی و مور مور شدن بدنت بین بازو های واضح. دیده شد
گاز آرومی به گردنت زد و تورو محکم تر بین بازو هاش گرفت
با صدای بم زیر گوشت زمزمه کرد: اینم تلافی شیطنت صبحتون خانم جئون!!!
خبببب بلوبریام... نظرتون!؟؟؟
"مکنه لاین"
جیمین: تورو روی دوش‌ش گرفت و تورو محکم به خودش چسبوند: خب لیتل دال..حالا میتونی دوباره کرم بریز و فرار کن!!
تهیونگ: براید استایل بغلت می‌کنه و طوری که نفس هاش کاملا روی گونه هات ریخته می‌شه حرف میزنه: منم میتونم سهمم رو بردارم!؟ فقط یه گاز کوچولو از گردنت! قول میدم درد نداشته باشه..فقط قراره مثل همیشه به بقیه برای بار صدم ثابت کنم که تو برای منی.. هرچند الان کرم ریختی و باید تلافی شه!!
تورو روی میز نشوند و دستاش رو دور کمرت پیچوند
سرش رو سمت گردنت برد و با شدت زیادی احساس نزدیک شدن و پوشیده شدن سطح گردنت با صورت تهیونگ رو حس کردی.
چشماش رو بست و بعد از خالی کردن نفسش بوسه ایی به گردنت زد..._
جونگکوک: همونطور که بانداژ بوکس دور دستش بود وارد اتاق خواب شد
به تو که پشت میز نشسته بودی خیره شد
و بعد از چند دقیقه جفت دستش دورت گره خورد
سرش رو بی‌هوا توی انحنای گردنت کرد
برخورد دندون هاش رو به گردنت حس کردی و مور مور شدن بدنت بین بازو های واضح. دیده شد
گاز آرومی به گردنت زد و تورو محکم تر بین بازو هاش گرفت
با صدای بم زیر گوشت زمزمه کرد: اینم تلافی شیطنت صبحتون خانم جئون!!!
خبببب بلوبریام... نظرتون!؟؟؟
۴۰.۱k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.