زیباترینعشق

#زیباترین_عشق
#پارت_8۴
دیانا _Tamam, efendim.
باشه آقا
عسل خانم چه عجب نمایان شدی فک نمیکردی حالا پای غلطات بشین
بسوززز
عسل _باشه تو بردی
دیانا _معلوم ک اره.
Arslan'ı görebiliyorum, efendim.
میتونم ارسلان و ببینم آقا
پلیس_Her şey belli olana kadar olmaz.
ن تا همه چی معلوم شه
دیانا _Lütfen, lütfen.
تروخدا
پلیس_Hayır
نه
دیانا _اَهههه
پلیس_Bu bayanı al.
این خانم و ببرید
Yarın mahkemede bekliyoruz.فردا دادگاه منتظریم
دیانا _Mahkeme?
دادگاه؟
به پرسشم جواب نداد انداخت منو بیرون
اینقد خوشحال بودم بال بال میزدم
رفتم سریع خونه و خبرو دادم اونام هی میپریدن اینور اونور و زنگ میزدن خبر بدن منم تو اتاقم آهنگ گوش میکردم و عطر ارسلان رو بو میکردم

ارسلان_تو خواب بودم
ک یهو در باز از ضربش از جام بلند شدم
چی شده؟
Kalk_سرباز
بلند شو
ارسلان_Ne durumda, C.
چیشده چ خبره
سرباز _Hadi, kalk.یالا بلند شو
ارسلان بظور بلندم کردن
و بردنم یه جایی و تو یه ماشین بعدشم یه چیزی دادن و با تفنگ مجبور کردن ک بخورم بعدشم خوایم برد
دیدگاه ها (۰)

#زیباترین_عشق#پارت_8۵دیانا _صبح الارم گوشیم ب صدا در اومد بل...

#زیباترین_عشق#پارت_8۶دیانا _رفتم بغلش نشستم آروم دهنش سوپ دا...

#زیباترین_عشق#پارت_8۳مامان ارسلان _کجا میریدیانا _میخوام بگم...

#زیباترین_عشق#پارت_8۲محراب _بخدا رفتممامان ارسلان_کفت کجا رف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط