زیباترین عشق
#زیباترین_عشق
#پارت_8۲
محراب _بخدا رفتم
مامان ارسلان_کفت کجا رفتی بلند شو
محراب _😭😂😂😂
دیانا _😂😂😂برو دیه
محراب _بلند شدم رفتم بیرون تا خرید هارو انجام بدم
خیابونا عوض شده بودن کلا
ولی قشنگ تر شده بودن یکم گشتم تا اینکه 40مین گذشت نگاهی ب ساعتم کردم
و با خودم گفتم سریع برم ک حاله خفم میکنه همینجور ک داشتم ب لیست خرید نگاه میکردم یهو خوردم ب یه دختر
عسل _چته تو
محراب _ببخشید
عه کارتتون افتاد
عسل _عهه ممنون میشم بدید 😅😰
محراب _برشداشتمو دادم بهش
عسل _ممنون
محراب _خواهش میکنم
ایرانی بودا
حس میکنم شاید بجایی دیده باشمش حالا ولش برم ک واقعا دیر شد
گوشیم زنگ خورد ک جواب دادم
دیانا _اللوووو کجا موندی نووو بیام یا میای
محراب _اومدم حرص نخور حرص نخور.... حرص نخور....
دیانا _حرص نخور چی؟ گمشو بیا خونه
محراب _ای بابا باورت شده خواهرمی ها
دیانا _پس چی
محراب_ اومدم. رفتم خریدارو کردم و اومدم خونه
مامان ارسلان _به آقا محراب ننییومدی اصلا
محراب _خاله گفتم یکم بگردم
مامان ارسلان _😂😂😂 فعلا نیاز ب کتک نداری برو بشین برات یه چیزی بیارم
دیانا _لبتاب روشن بود بعد سلام با محراب رفتم پیش خاله تا آبمیوه رو بگیرم بیارم
محراب _تا دیانا رفت نشستم پشت لبتاب و عکسارو نگاه کردم و خندیدم
دیانا یه قفلی میزاشتی میرفتی ابروت رفت 😂😂😂😂
دیانا _عههه محرابببب عوضی کی گفت عکسارو نگاه کنی
محراب _خوب باو حالا آبمیوه رو بده
دیانا _بگیر کفت کن
نشستم و عکسارو اینور اونور میکردم
و از حساساش رو میشدم سریع
محراب _کور نیستم ولی 😂😂😂
دیانا _هه😏
محراب _عه دیانا برگرد برگرد 🤨
دیانا _ چی میخوای ببینی فضول
محراب _لبتابو گرفتمو برگردوندم عه این دختره این دختره
دیانا _این دختره چی
محراب_بیرون دیدمش
دیانا _هااا راس بگو محراب
محراب _کیه مگه
دیانا _عسل
محراب _چیییییی
وای قشنگ بهش خوردم کاراشو بهش دادم الان اگه میشناختمش
دیانا _اگه میشناختیش وایی مامان
مامان ارسلان_چیشده
دیانا _محراب عسلو دیده
مامان ارسلان_واقعاااا
وای چ خوب این نشون میده اونا همین جاها یعنی استامبول هستن و
دیانا _من باید برم اداره پلیس
#پارت_8۲
محراب _بخدا رفتم
مامان ارسلان_کفت کجا رفتی بلند شو
محراب _😭😂😂😂
دیانا _😂😂😂برو دیه
محراب _بلند شدم رفتم بیرون تا خرید هارو انجام بدم
خیابونا عوض شده بودن کلا
ولی قشنگ تر شده بودن یکم گشتم تا اینکه 40مین گذشت نگاهی ب ساعتم کردم
و با خودم گفتم سریع برم ک حاله خفم میکنه همینجور ک داشتم ب لیست خرید نگاه میکردم یهو خوردم ب یه دختر
عسل _چته تو
محراب _ببخشید
عه کارتتون افتاد
عسل _عهه ممنون میشم بدید 😅😰
محراب _برشداشتمو دادم بهش
عسل _ممنون
محراب _خواهش میکنم
ایرانی بودا
حس میکنم شاید بجایی دیده باشمش حالا ولش برم ک واقعا دیر شد
گوشیم زنگ خورد ک جواب دادم
دیانا _اللوووو کجا موندی نووو بیام یا میای
محراب _اومدم حرص نخور حرص نخور.... حرص نخور....
دیانا _حرص نخور چی؟ گمشو بیا خونه
محراب _ای بابا باورت شده خواهرمی ها
دیانا _پس چی
محراب_ اومدم. رفتم خریدارو کردم و اومدم خونه
مامان ارسلان _به آقا محراب ننییومدی اصلا
محراب _خاله گفتم یکم بگردم
مامان ارسلان _😂😂😂 فعلا نیاز ب کتک نداری برو بشین برات یه چیزی بیارم
دیانا _لبتاب روشن بود بعد سلام با محراب رفتم پیش خاله تا آبمیوه رو بگیرم بیارم
محراب _تا دیانا رفت نشستم پشت لبتاب و عکسارو نگاه کردم و خندیدم
دیانا یه قفلی میزاشتی میرفتی ابروت رفت 😂😂😂😂
دیانا _عههه محرابببب عوضی کی گفت عکسارو نگاه کنی
محراب _خوب باو حالا آبمیوه رو بده
دیانا _بگیر کفت کن
نشستم و عکسارو اینور اونور میکردم
و از حساساش رو میشدم سریع
محراب _کور نیستم ولی 😂😂😂
دیانا _هه😏
محراب _عه دیانا برگرد برگرد 🤨
دیانا _ چی میخوای ببینی فضول
محراب _لبتابو گرفتمو برگردوندم عه این دختره این دختره
دیانا _این دختره چی
محراب_بیرون دیدمش
دیانا _هااا راس بگو محراب
محراب _کیه مگه
دیانا _عسل
محراب _چیییییی
وای قشنگ بهش خوردم کاراشو بهش دادم الان اگه میشناختمش
دیانا _اگه میشناختیش وایی مامان
مامان ارسلان_چیشده
دیانا _محراب عسلو دیده
مامان ارسلان_واقعاااا
وای چ خوب این نشون میده اونا همین جاها یعنی استامبول هستن و
دیانا _من باید برم اداره پلیس
۱۸.۲k
۱۴ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.