پارت دوم
پارت دوم
طوری که جین و پسر کوچولوش هر دو از خواب پریدن
جین به طرف ا/ت رفت که از درد صورتش کبود شده بود
-ا/ت؟؟ حالت خوبه عزیزم؟
ا/ت فقط جیغ می کشید
جین اونو روی تخت دراز کرد و دست ا/ت رو گرفت
بالاخره بعد از چند ثانیه حالش بهتر شد
جین پیش پسرش رفت که به خاطر صدای جیغ مادرش از خواب پریده بود و حالا هم گریه می کرد
جین تو بغلش گرفت و تکونش داد
وقتی آروم شد اونو روی پاهاش نشوند و کنار ا/ت نشست
-جین....من دیگه از این وضعیت خسته شدم....تا کی قراره بدن درد داشته باشم؟
-نگران نباش عزیزم فقط منتظر باشیم هوسوک از سئول برگرده اون وقت دیگه حالت بهتر میشه
-تو این چند روز خیلی اذیت شدی من واقعا شرمنده ی تو و مادرتم
-چی میگی ا/ت؟ دیوونه من عاشقتم این ورد واید هندسام حاضره کلی کار برات بکنه تازه اینا که چیزی نیست!
ا/ت لبخند محوی زد
-میگم ما برای این جوجه هنوز اسم انتخاب نکردیم
-نمی دونم....چی بذاریم آخه؟
-داسونگ چطوره؟ کیم داسونگ
-می خوای اسمی که مامانت قرار بود روت بذاره بذاری رو این؟
-داسونگ چشه مگه؟ خیلیم به اسم هندسام باباش میاد
-کجا اسم تو هندسامه؟/:
-بیا اسمشو بذاریم داسونگ دیگهههه قشنگه
-بیا اسمشو بذاریم هیونجونگ
-هیونجونگ؟ هوم...اسم قشنگیه
-پس شد هیونجونگ؟
-اره....آقای کیم هیونجونگ اسمتو دوست داری؟
-تو این چیزارم ازش میپرسی؟
-چشه مگه؟ پسرمه دوسش دارم باهاش می خوام حرف بزنم!
-ای بابا پس منم این وسط هویجم
-بیخیال خب بچمه جونِ اولمه
-جونِ دومت چی؟
-تویی!
END
اسلاید دوم هیونجونگ
بچه ها می دونستین با حمایتاتون من انگیزم برای فیک نوشتن بیشتر میشه؟؟ نمی دونم چجوری ازتون تشکر کنم>>>>♡
چون خیلی خوب حمایت کردین آخر شب پارت اول فیک یونگی رو میذارم🤝🏻
طوری که جین و پسر کوچولوش هر دو از خواب پریدن
جین به طرف ا/ت رفت که از درد صورتش کبود شده بود
-ا/ت؟؟ حالت خوبه عزیزم؟
ا/ت فقط جیغ می کشید
جین اونو روی تخت دراز کرد و دست ا/ت رو گرفت
بالاخره بعد از چند ثانیه حالش بهتر شد
جین پیش پسرش رفت که به خاطر صدای جیغ مادرش از خواب پریده بود و حالا هم گریه می کرد
جین تو بغلش گرفت و تکونش داد
وقتی آروم شد اونو روی پاهاش نشوند و کنار ا/ت نشست
-جین....من دیگه از این وضعیت خسته شدم....تا کی قراره بدن درد داشته باشم؟
-نگران نباش عزیزم فقط منتظر باشیم هوسوک از سئول برگرده اون وقت دیگه حالت بهتر میشه
-تو این چند روز خیلی اذیت شدی من واقعا شرمنده ی تو و مادرتم
-چی میگی ا/ت؟ دیوونه من عاشقتم این ورد واید هندسام حاضره کلی کار برات بکنه تازه اینا که چیزی نیست!
ا/ت لبخند محوی زد
-میگم ما برای این جوجه هنوز اسم انتخاب نکردیم
-نمی دونم....چی بذاریم آخه؟
-داسونگ چطوره؟ کیم داسونگ
-می خوای اسمی که مامانت قرار بود روت بذاره بذاری رو این؟
-داسونگ چشه مگه؟ خیلیم به اسم هندسام باباش میاد
-کجا اسم تو هندسامه؟/:
-بیا اسمشو بذاریم داسونگ دیگهههه قشنگه
-بیا اسمشو بذاریم هیونجونگ
-هیونجونگ؟ هوم...اسم قشنگیه
-پس شد هیونجونگ؟
-اره....آقای کیم هیونجونگ اسمتو دوست داری؟
-تو این چیزارم ازش میپرسی؟
-چشه مگه؟ پسرمه دوسش دارم باهاش می خوام حرف بزنم!
-ای بابا پس منم این وسط هویجم
-بیخیال خب بچمه جونِ اولمه
-جونِ دومت چی؟
-تویی!
END
اسلاید دوم هیونجونگ
بچه ها می دونستین با حمایتاتون من انگیزم برای فیک نوشتن بیشتر میشه؟؟ نمی دونم چجوری ازتون تشکر کنم>>>>♡
چون خیلی خوب حمایت کردین آخر شب پارت اول فیک یونگی رو میذارم🤝🏻
۲۹.۵k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.