پارت8
*رسیدیم بار رفتیم نشستیم
نامجون:چی میخورید بگم بیارن
شوگا:هرچی غشقت میکشه
جین:بگو ویسکی بیارن
جیمین:اره موافقم
نمجون:پس میگم ویسکی بیارن
*نامجون رفت ویسکی بگه بیارن
جیهوپ:یااا اینجا پر دختر خوشگله
تهیونگ:من که فقط ا/ت و بینشون میبینم
جیمین:ا/ت جذاب ترین دختریه که میشه دید
کوک:اوهوم
جین:بچه ها بیاین بازی کنیم
شوگا:چه بازی
جین:جرعت حقیقت
جیهوپ:اره اره اصن بخاطر همین اومدیم
جیمین:یااا ولش کنین بیاین خوشبگذرونیم
تهیونگ:اره اره اصن جرعت حقیقت چیه
نامجونـشما سه تا چرا انقد هول شدین
جیهوپ:چیزی رو قایم میکنین؟
ا/ت:منم کنجکاوم چرا انقد هول شدین
کوک:اره این همه راهو اومدیم خوش بگذرئنیم وگرنه توی خونه هم میشه بازی کرد
شوگا:مخصوصا اومدیم مست کنیم که جوابارو صادقانه بدیم وگرنه خونه هم میشد با دروغ بازی کرد
گارسون:بفرمایید نوشیدنی هاتون
نامجون:ممنون میشه یه بطری خالی هم برامون بیارین؟
گارسون:البته چشم
*جیمین و تهیونگ و کوک خیلی هول شده بودن
*گارسون بطری رو اورد و شروع کردیم به بازی
نامجون:خب اول من میچرخونم
*بطری افتاد به جونگ کوک
نامجون:خب کوکی جرعت یا حقیقت
*ذهن کوک:
وای شت حالا چکنم اگه بگم حقیقت حتما میگه چیرو ازمون مخفی میکنی اوک پس میگم جرعت
کوک:جرعت
جیهوپ:وایسین وایسیم قبلش ی لیوان ههمون ویسکی بخوریم و عهدم ببندیم که دروغ نگیم
تهیونگ:چرا شلوغش میکنی واسه یه بازی عهد ببندیم؟
جیمین:اقاا من بازی نمیکنم
شوگا:معلوم نیست چیو دارین مخفی میکنین که انقد ترسیدین
جین:ساکت شین دیگه بیاین بازی کنیم
نامجون:خب کوک حالا که گفتی جرعت باید یه تار موی ا/ت و بکنی
کوک:میدونی که اگه بکنم زنده میرسم خونه
ا/ت:یا به موها من چیکا....
*کوک یه تار مو ا/ت و کشید
ا/ت:*جیییییییییغ
جیمین:*داره پاره میشه از خنده
*ا/ت در حال زدن کوک
کوک:تقصیر من نبود نامجون گفت بکن
کوک:خب دیگه بسه بیاین بطذی رو بچرخونم
*کوک بطری رو چرخوند افتاد به شوگا
کوک:جرعت یا حقیقت
شوگا:حقیقت
کوک:خوابیدن توی کل روزو ترجیخ میدی یا اینکه با جیهوپ کل روز بری بیرون
شوگا:یاااااا قول نیست....
*شوگا بعد کلی فکر کردن جیهوپ و انتخاب کرد جی هوپ پرید بغل شوگا
*شوگا چرخوند همینطوری دیگه از هم میپرسیدیم تا تهیونگ باید از جیمین میپرسید
تهیونگ:جرعت یا حقیقت
جیمین:حقیقت
تهیونگ:.................................
بقیش پارت بعد که هیجانیه
خماری:)
نامجون:چی میخورید بگم بیارن
شوگا:هرچی غشقت میکشه
جین:بگو ویسکی بیارن
جیمین:اره موافقم
نمجون:پس میگم ویسکی بیارن
*نامجون رفت ویسکی بگه بیارن
جیهوپ:یااا اینجا پر دختر خوشگله
تهیونگ:من که فقط ا/ت و بینشون میبینم
جیمین:ا/ت جذاب ترین دختریه که میشه دید
کوک:اوهوم
جین:بچه ها بیاین بازی کنیم
شوگا:چه بازی
جین:جرعت حقیقت
جیهوپ:اره اره اصن بخاطر همین اومدیم
جیمین:یااا ولش کنین بیاین خوشبگذرونیم
تهیونگ:اره اره اصن جرعت حقیقت چیه
نامجونـشما سه تا چرا انقد هول شدین
جیهوپ:چیزی رو قایم میکنین؟
ا/ت:منم کنجکاوم چرا انقد هول شدین
کوک:اره این همه راهو اومدیم خوش بگذرئنیم وگرنه توی خونه هم میشه بازی کرد
شوگا:مخصوصا اومدیم مست کنیم که جوابارو صادقانه بدیم وگرنه خونه هم میشد با دروغ بازی کرد
گارسون:بفرمایید نوشیدنی هاتون
نامجون:ممنون میشه یه بطری خالی هم برامون بیارین؟
گارسون:البته چشم
*جیمین و تهیونگ و کوک خیلی هول شده بودن
*گارسون بطری رو اورد و شروع کردیم به بازی
نامجون:خب اول من میچرخونم
*بطری افتاد به جونگ کوک
نامجون:خب کوکی جرعت یا حقیقت
*ذهن کوک:
وای شت حالا چکنم اگه بگم حقیقت حتما میگه چیرو ازمون مخفی میکنی اوک پس میگم جرعت
کوک:جرعت
جیهوپ:وایسین وایسیم قبلش ی لیوان ههمون ویسکی بخوریم و عهدم ببندیم که دروغ نگیم
تهیونگ:چرا شلوغش میکنی واسه یه بازی عهد ببندیم؟
جیمین:اقاا من بازی نمیکنم
شوگا:معلوم نیست چیو دارین مخفی میکنین که انقد ترسیدین
جین:ساکت شین دیگه بیاین بازی کنیم
نامجون:خب کوک حالا که گفتی جرعت باید یه تار موی ا/ت و بکنی
کوک:میدونی که اگه بکنم زنده میرسم خونه
ا/ت:یا به موها من چیکا....
*کوک یه تار مو ا/ت و کشید
ا/ت:*جیییییییییغ
جیمین:*داره پاره میشه از خنده
*ا/ت در حال زدن کوک
کوک:تقصیر من نبود نامجون گفت بکن
کوک:خب دیگه بسه بیاین بطذی رو بچرخونم
*کوک بطری رو چرخوند افتاد به شوگا
کوک:جرعت یا حقیقت
شوگا:حقیقت
کوک:خوابیدن توی کل روزو ترجیخ میدی یا اینکه با جیهوپ کل روز بری بیرون
شوگا:یاااااا قول نیست....
*شوگا بعد کلی فکر کردن جیهوپ و انتخاب کرد جی هوپ پرید بغل شوگا
*شوگا چرخوند همینطوری دیگه از هم میپرسیدیم تا تهیونگ باید از جیمین میپرسید
تهیونگ:جرعت یا حقیقت
جیمین:حقیقت
تهیونگ:.................................
بقیش پارت بعد که هیجانیه
خماری:)
۲۵.۰k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.