part۲
part۲
تهیونگ: میدونی ک باید کنار من بخوابی
ات: چرااا نمیخوامم(ات بی لیاقت از خداتم باشهه)
تهیونگ: چون من و تو از الان زن و شوهریم
ات: خب باشیم من نمیخوام کنارت بخوابم
تهیونگ: یا کنارم میخوابی یا تنبیهت میکنم کدوم؟!
ات: خب باشه بابا کنارت میخوابم
ات: فقط بهم نزدیک نشو
تهیونگ: باشه
(پرش زمانی به صبح)
(از زبان ات)
بیدار شدم دیدم تهیونگ به حالت کیوتی منو بغل کرد قیافشو دیدم واوو چق زیبا هس رفتم لبشو ببوسم ک بیدار شد
تهیونگ: میخواستی چیکار کنی
ات: هیچی من میخواستم چیکار کنمممم
تهیونگ: دروغ نگو خودم دیدم میخواستی لبمو ببوسی
ات: اصن این طور نیست
تهیونگ: چرا هست
ات: من فقط داشتم به قیافت نگاه میکردم
و تهیونگ اینگونه لب ات رو میبوسه و ات هم باهاش همکاری میکنه
ات تو شوک بود و تهیونگ هم خجالت کشیده بود
تهیونگ: چرا اینکارو کردیم؟!
ات: نمیدونم
تهیونگ: ات
ات: بله
تهیونگ: میخوام یچیزی بهت بگم
ات: بگو
تهیونگ: من عاشقتم
ات: واقعننن
ات: منم یچیزی بگم
تهیونگ: بگو
ات: منم عاشقتم
و بازهم کیس میرن
ات: تهیونگ
تهیونگ: جانم
ات: میخوام برم خونم گربه و لباسامو بیارم
تهیونگ: باشه
تهیونگ: اسم گربت چیه؟!
ات: برفی
تهیونگ: چ اسم قشنگی
ات: اومم مرسی
رفتن لباس و برفی رو برداشتن اومدن
تهیونگ: ات من دارم میرم بیرون مواظب خودت باش
ات: باشه
یون بیول ک دوست دختر قبلی تهیونگ بود از اینکه میفهمه تهیونگ زن برده عصبانی میشه
شرط: ۳۰ تا کامنت
دوستون دارم
تهیونگ: میدونی ک باید کنار من بخوابی
ات: چرااا نمیخوامم(ات بی لیاقت از خداتم باشهه)
تهیونگ: چون من و تو از الان زن و شوهریم
ات: خب باشیم من نمیخوام کنارت بخوابم
تهیونگ: یا کنارم میخوابی یا تنبیهت میکنم کدوم؟!
ات: خب باشه بابا کنارت میخوابم
ات: فقط بهم نزدیک نشو
تهیونگ: باشه
(پرش زمانی به صبح)
(از زبان ات)
بیدار شدم دیدم تهیونگ به حالت کیوتی منو بغل کرد قیافشو دیدم واوو چق زیبا هس رفتم لبشو ببوسم ک بیدار شد
تهیونگ: میخواستی چیکار کنی
ات: هیچی من میخواستم چیکار کنمممم
تهیونگ: دروغ نگو خودم دیدم میخواستی لبمو ببوسی
ات: اصن این طور نیست
تهیونگ: چرا هست
ات: من فقط داشتم به قیافت نگاه میکردم
و تهیونگ اینگونه لب ات رو میبوسه و ات هم باهاش همکاری میکنه
ات تو شوک بود و تهیونگ هم خجالت کشیده بود
تهیونگ: چرا اینکارو کردیم؟!
ات: نمیدونم
تهیونگ: ات
ات: بله
تهیونگ: میخوام یچیزی بهت بگم
ات: بگو
تهیونگ: من عاشقتم
ات: واقعننن
ات: منم یچیزی بگم
تهیونگ: بگو
ات: منم عاشقتم
و بازهم کیس میرن
ات: تهیونگ
تهیونگ: جانم
ات: میخوام برم خونم گربه و لباسامو بیارم
تهیونگ: باشه
تهیونگ: اسم گربت چیه؟!
ات: برفی
تهیونگ: چ اسم قشنگی
ات: اومم مرسی
رفتن لباس و برفی رو برداشتن اومدن
تهیونگ: ات من دارم میرم بیرون مواظب خودت باش
ات: باشه
یون بیول ک دوست دختر قبلی تهیونگ بود از اینکه میفهمه تهیونگ زن برده عصبانی میشه
شرط: ۳۰ تا کامنت
دوستون دارم
۱۰.۱k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.