وقتی استادت بود۹
_من هیچ کاری رو که تو نخوای انجام نمیدم!من که به تو تجاوز نمیکنم!
+باشه...
منم دستامو دور کمرش حلقه کردم....
دیگه ترسم از بین رفته بود.....
_از من نترس!باشه؟
+باشه....نمیترسم...
_احح انقدر خودتو نچسبون....
+باشه....تاحالا به جز من با کس دیگه ای رابطه داشتی؟
_خ....خب اره!
+....
_خیلی زیاد!....
با شنیدن این حرف ازش جدا شدم .....
+منو بگو که قراره اولین بارو با تو تجربه کنم!
و زود از پله های استخر اومدم بالاو به صدا زدنای تهیونگ توجهی نکردم!
(ته)
عجل غلطی کردما!
من فقط میخواستم حرصشو در بیارم!
وای حالا چیکار کنم شتت...
دوش گرفتم اومدم بیرون و لباس پوشیدم...
هنوز بخاطر ضربه ای لونا بهم زده بود در شدید داشتم و بزور خودمو کنترل میکردم....
کاش اینو نمیگفتمم!
دیدم لونا با یه تیشرت که مال من بود و کیف و گوشی به دست داره میره سمت در...
_عزیزم؟کجا میری؟
+به تو مربوط نیست(بغض)
برو با همونایی که قبلا بودی!
_عزیزم....من شوخی کردم!
+اره شوخی!
_لونا....
بیا خونه....
فردا و پس فردا تعطیله!
+ولم کن....
خوب شد قبل تر بهت ندادم!
و گرنه معلوم نبود...
_گفتم که اون یه شوخی بود...(جدی)
بیا تو...
+نمیخواام!(بغض)
_لونا گریه میکنی دلم میشکنه!
بیا اینجا عزیزم!
+نمیخوام ببینمت...
_لونا نمیزارم بری!
خودتم میدونی!(جدی)
و رفتم طرف در و با اثر انگشتم قفلش کردم!
+نکننن(گریه)
و رفتم تو اتاقم و لونا رو تنها گذاشتم....
+باشه...
منم دستامو دور کمرش حلقه کردم....
دیگه ترسم از بین رفته بود.....
_از من نترس!باشه؟
+باشه....نمیترسم...
_احح انقدر خودتو نچسبون....
+باشه....تاحالا به جز من با کس دیگه ای رابطه داشتی؟
_خ....خب اره!
+....
_خیلی زیاد!....
با شنیدن این حرف ازش جدا شدم .....
+منو بگو که قراره اولین بارو با تو تجربه کنم!
و زود از پله های استخر اومدم بالاو به صدا زدنای تهیونگ توجهی نکردم!
(ته)
عجل غلطی کردما!
من فقط میخواستم حرصشو در بیارم!
وای حالا چیکار کنم شتت...
دوش گرفتم اومدم بیرون و لباس پوشیدم...
هنوز بخاطر ضربه ای لونا بهم زده بود در شدید داشتم و بزور خودمو کنترل میکردم....
کاش اینو نمیگفتمم!
دیدم لونا با یه تیشرت که مال من بود و کیف و گوشی به دست داره میره سمت در...
_عزیزم؟کجا میری؟
+به تو مربوط نیست(بغض)
برو با همونایی که قبلا بودی!
_عزیزم....من شوخی کردم!
+اره شوخی!
_لونا....
بیا خونه....
فردا و پس فردا تعطیله!
+ولم کن....
خوب شد قبل تر بهت ندادم!
و گرنه معلوم نبود...
_گفتم که اون یه شوخی بود...(جدی)
بیا تو...
+نمیخواام!(بغض)
_لونا گریه میکنی دلم میشکنه!
بیا اینجا عزیزم!
+نمیخوام ببینمت...
_لونا نمیزارم بری!
خودتم میدونی!(جدی)
و رفتم طرف در و با اثر انگشتم قفلش کردم!
+نکننن(گریه)
و رفتم تو اتاقم و لونا رو تنها گذاشتم....
۲۷.۵k
۱۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.