(دوست داشتنی) پارت 75 (پارت اخر)
(دوست داشتنی) پارت 75 (پارت اخر)
شب
ا.ت
کاملا آماده شدم
تهیونگ: من آماده شدم
تو چی
ا.ت: منم همینطور خوبم
تهیونگ: واو خیلی خوشگل
شدی قربونت برم
ا.ت: تو هم خیلی خوشتیپ
شدی
تهیونگ دستمو گرفت باهم
رفتیم تو ماشین
رسیدیدم
ا.ت: وایی همه ی اینا گل رزن
تهیونگ:اینا که مهم نیستن برو
خواننده رو ببین
ا.ت: ببینم واییی(خواننده مورد علاقتون)(الان همتون میگید خوده تهیونگ ولی خب شما خواننده مورد علاقه دختر رو تصور کنید)
تهیونی عاشقتم
رفتیم داخل نشستیم
بعد یه اهنگ بخش کردن
خودمو تهیونگ داشتیم
میرقصیدیم تهیونگ دستشو
دور کمرم گذاشته بود و یکی
از دستای دیگمو با اون دستش
گرفته بود داشتیم میرقصیدیم
تهیونگ: باورت میشه به آرزوم
رسیدم
ا.ت: آرزوت من بودم
تهیونگ: آره
چشمامون روبروی هم
بود چشمای تهیونگ برق
میزد
بعد از رقص رفتیم نشستیم
+: سلام پسرم
ا.ت: مامان اومدین که
+: اگه ناراحتی تابرم
ا.ت: نه اتفاقا خیلی هم
خوشحال شدم خوش اومدین
اونا هم رفتن نشستن
تهیونگ:خیلی دوست دارم
ا.ت: چند بار تکرار میکنی
تهیونگ: خو دارم راست
میگم دیگه
ا.ت: خب میخوای منم راست
بگم
تهیونگ: نه دروغ بگو
ا.ت: ازت خیلی خیلی متنفرم
تهیونگ: داری راست میگی
ا.ت: خودت گفتی دروغ بده
تهیونگ:(😂)
ا.ت: 😂
خب خب اینم از پارت آخر
چطور بود حتما نظر خود و
کامنت کنید دوستون دارم
منتظر فیک های دیگه باشین
ببخشید که اینقدر طولانی بود
بوس بوس😘😘
#تهیونگ
#فیک
#سناریو
شب
ا.ت
کاملا آماده شدم
تهیونگ: من آماده شدم
تو چی
ا.ت: منم همینطور خوبم
تهیونگ: واو خیلی خوشگل
شدی قربونت برم
ا.ت: تو هم خیلی خوشتیپ
شدی
تهیونگ دستمو گرفت باهم
رفتیم تو ماشین
رسیدیدم
ا.ت: وایی همه ی اینا گل رزن
تهیونگ:اینا که مهم نیستن برو
خواننده رو ببین
ا.ت: ببینم واییی(خواننده مورد علاقتون)(الان همتون میگید خوده تهیونگ ولی خب شما خواننده مورد علاقه دختر رو تصور کنید)
تهیونی عاشقتم
رفتیم داخل نشستیم
بعد یه اهنگ بخش کردن
خودمو تهیونگ داشتیم
میرقصیدیم تهیونگ دستشو
دور کمرم گذاشته بود و یکی
از دستای دیگمو با اون دستش
گرفته بود داشتیم میرقصیدیم
تهیونگ: باورت میشه به آرزوم
رسیدم
ا.ت: آرزوت من بودم
تهیونگ: آره
چشمامون روبروی هم
بود چشمای تهیونگ برق
میزد
بعد از رقص رفتیم نشستیم
+: سلام پسرم
ا.ت: مامان اومدین که
+: اگه ناراحتی تابرم
ا.ت: نه اتفاقا خیلی هم
خوشحال شدم خوش اومدین
اونا هم رفتن نشستن
تهیونگ:خیلی دوست دارم
ا.ت: چند بار تکرار میکنی
تهیونگ: خو دارم راست
میگم دیگه
ا.ت: خب میخوای منم راست
بگم
تهیونگ: نه دروغ بگو
ا.ت: ازت خیلی خیلی متنفرم
تهیونگ: داری راست میگی
ا.ت: خودت گفتی دروغ بده
تهیونگ:(😂)
ا.ت: 😂
خب خب اینم از پارت آخر
چطور بود حتما نظر خود و
کامنت کنید دوستون دارم
منتظر فیک های دیگه باشین
ببخشید که اینقدر طولانی بود
بوس بوس😘😘
#تهیونگ
#فیک
#سناریو
۱۴.۴k
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.