ا.ت: هیونجین من میخوام برم بیرون یکم تغییری به خودم بدم م
ا.ت: هیونجین من میخوام برم بیرون یکم تغییری به خودم بدم مثلا موهامو رنگ کنم
هیونجین: اوکی بلدی خودت بیای خونه دیگه
ا.ت: آره مگه بچم
هیونجین: اوکی برو
ا.ت: بای
ا.ت ویو
رفتم بیرون موهام و رنگ کردم بعدشم یکم چرخیدم
جیمین ویو
دیگه ا.ت ندیدم نمیدونم چرا ولی تاحالا ندیده بودم گریه کنه دلم براش سوخت
از شب بهش فکر کردم ولی حتی نیومد مدرسه یونا هم که اومد هزار تا فوش بهم داد گفت ا.ت رفته بوسان نمیدونم چرا ولی عاشقش شدم تصمیم گرفتم با تهیونگ برم بوسان تا ا.ت و برگردونم و بهش اعتراف کنم درکل میدونم جواب رد بهم میده چون دختر بودنش و ازش گرفتم مطمئنم ازم متنفر شده
فردا صبح میریم بوسان
هیونجین: اوکی بلدی خودت بیای خونه دیگه
ا.ت: آره مگه بچم
هیونجین: اوکی برو
ا.ت: بای
ا.ت ویو
رفتم بیرون موهام و رنگ کردم بعدشم یکم چرخیدم
جیمین ویو
دیگه ا.ت ندیدم نمیدونم چرا ولی تاحالا ندیده بودم گریه کنه دلم براش سوخت
از شب بهش فکر کردم ولی حتی نیومد مدرسه یونا هم که اومد هزار تا فوش بهم داد گفت ا.ت رفته بوسان نمیدونم چرا ولی عاشقش شدم تصمیم گرفتم با تهیونگ برم بوسان تا ا.ت و برگردونم و بهش اعتراف کنم درکل میدونم جواب رد بهم میده چون دختر بودنش و ازش گرفتم مطمئنم ازم متنفر شده
فردا صبح میریم بوسان
۷.۱k
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.