سناریو از Namjoon
وقتی بهش اعتراف میکنی🥂❤️
همینطوری که داشت از کنارت رد میشد نگاش میکردی و دیگه نمیتونستی تحمل کنی و بزاری همینطوری برع
دستشو گرفتی که از حرکاتت ایستاد و برگشت بهت نگاه کرد
چشماتو بستی که با حالت نگرانی گفت
+چیزی شده؟حالت خوبه؟
سرتو بالا اوردی نگاش کردی و گفتی
-ببین خوب به حرفام گوش کن خو؟
مجبور نیستی الان جواب بدی
فعلا هیچی نگو باشه؟
که سرشو به معنای بله تکون داد
-ببین من از وقتی ک دیدمت اصن حسای عجیبی داشتم حالا چندوقته که گذشته و من..
من احساس میکنم که عاشقت که و اینو باید زود بهت بگم. زود داشتی میرفتی که از پشت به سمتت اومد و بغلت کرد
سرشو بین انحنای ترقوت گذاشت و گفت
+منم خیلی دوستت دارم.
✓ #madi ~ #Namjoon~ #BTS❜
⊸ @army_bts_ot7
همینطوری که داشت از کنارت رد میشد نگاش میکردی و دیگه نمیتونستی تحمل کنی و بزاری همینطوری برع
دستشو گرفتی که از حرکاتت ایستاد و برگشت بهت نگاه کرد
چشماتو بستی که با حالت نگرانی گفت
+چیزی شده؟حالت خوبه؟
سرتو بالا اوردی نگاش کردی و گفتی
-ببین خوب به حرفام گوش کن خو؟
مجبور نیستی الان جواب بدی
فعلا هیچی نگو باشه؟
که سرشو به معنای بله تکون داد
-ببین من از وقتی ک دیدمت اصن حسای عجیبی داشتم حالا چندوقته که گذشته و من..
من احساس میکنم که عاشقت که و اینو باید زود بهت بگم. زود داشتی میرفتی که از پشت به سمتت اومد و بغلت کرد
سرشو بین انحنای ترقوت گذاشت و گفت
+منم خیلی دوستت دارم.
✓ #madi ~ #Namjoon~ #BTS❜
⊸ @army_bts_ot7
۲۲.۶k
۰۹ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.