مرگ سخت است قبول
مرگ سخت است قبول
و "دوری" هم
و بیشتر... "تنهایی"
اما عزیزم!
قلب کارش تپیدن است؛
لب ها، بوسیدن
و انگشت ها که جز لمس.... بی مصرفند.
تنها پاها هستند
که کاری جز رفتن
بلد نیستند!
کنارم بشین
و پاهایت را پنهان کن
کنارم بشین
تا برایت
از قلب و دست و لب هایم بگویم
تا مرگ را دست به سر کنیم
و از دوری و تنهایی
مشتی واژه بماند
برای روزهای مبادا و خستگی
95/8/26
و "دوری" هم
و بیشتر... "تنهایی"
اما عزیزم!
قلب کارش تپیدن است؛
لب ها، بوسیدن
و انگشت ها که جز لمس.... بی مصرفند.
تنها پاها هستند
که کاری جز رفتن
بلد نیستند!
کنارم بشین
و پاهایت را پنهان کن
کنارم بشین
تا برایت
از قلب و دست و لب هایم بگویم
تا مرگ را دست به سر کنیم
و از دوری و تنهایی
مشتی واژه بماند
برای روزهای مبادا و خستگی
95/8/26
- ۴۵۶
- ۲۶ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط