پارت Blood moon

پارت ۱۲۲ Blood moon



دستم داشت زیر فشار دستش له میشد با گریه گفتم



ا/ت:ولم کن دستم شکست


با نگاه عصبانیش خفه خون گرفتم



سوجین:هنوز نرفتیم داری اینکارو باهاش میکنی برم که بزنی بکشیش



کوک:به تو هیچ ربطی نداره زنمه اختیارش و دارم حالام گمشو بیرون


دستشو گاز گرفتم و دوییدم طرف اتاقم که


فقط صدای


دوییدنش و پشت سرم شنیدم




رفتم تو اتاقم...خواستم در و ببندم که پاشو گذاشت لای در



هرچی زور زدم نتونستم


در و هل دادو اومد داخل و درو قفل کرد




عقب عقب میرفتم اونم جلو میومد


سرم داشت گیج میرفت دستش رفت سمت کمربندش

چسبیدم به دیوار پشت سرم


جیمین: دیوونه بازی در نیار درو باز کن


صدای گریه نوشین و به وضوح میشنیدم



جیمی:درو باز نکنی میشکونمش


کمربندش و با ارامش باز کردو اومد طرفم


دستمو ضرب دری گذاشتم رو شیکمم و یکم داخل خودم جمع شدم



کمربندش و اورد بالا و...
دیدگاه ها (۱۹)

پارت ۱۲۳ Blood moonکمربندش و اورد بالا و محکم زد تو بازوم جی...

پارت ۱۲۴ Blood moon بی جون گفتم ا/ت:سوجین سریع سرشو بلند کرد...

پارت ۱۲۱ Blood moonسوجین با عصبانیت زل زد تو چشای جونگکوککوک...

پارت ۱۲۰ Blood moon به حرفش گوش ندادم که داد زد کوک:میگم به ...

KI part 10

زندگی نامعلوم

part ²⁴جیمین: ا.تتتا.ت: جونم چیشده؟جیمین: ما چند ساله ازدواج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط