پارت Blood moon
پارت ۱۲۱ Blood moon
سوجین با عصبانیت زل زد تو چشای جونگکوک
کوک:شما برید دیگه
جیمین:مطمئن باشم کاریش نداری؟
کوک با چشای سرخش بهم نگاه کردو سرش و تکون داد
مطمئن بودم وقتی اینا برن من و زنده نمیذارهدست سوجینو و گرفتم و
اروم گفتم
ا/ت:نرووو
سوجین:من پیشتم عزیزم
جیمی: سوجین پاشو بریم
سوجین:نه یا من میمونم یا اینکه ا/تم با ما میاد
جونگکوک با عصبانیت اومد طرفم و مچ دستمو گرفت و بزور بلندم کرد و
کشید طرف خودش
بعدم رو به سوجین با حرص گفت
کوک:با احترام خودت برو بیرون
دستم داشت زیر فشار دستش له میشد با گریه گفتم
ا/ت:ولم کن دستم شکست
با نگاه عصبانیش خفه خون گرفتم
سوجین:هنوز نرفتیم داری اینکارو باهاش میکنی برم که بزنی بکشیش
کوک:به تو هیچ ربطی نداره زنمه اختیارش و دارم حالام گمشو بیرون
سوجین با عصبانیت زل زد تو چشای جونگکوک
کوک:شما برید دیگه
جیمین:مطمئن باشم کاریش نداری؟
کوک با چشای سرخش بهم نگاه کردو سرش و تکون داد
مطمئن بودم وقتی اینا برن من و زنده نمیذارهدست سوجینو و گرفتم و
اروم گفتم
ا/ت:نرووو
سوجین:من پیشتم عزیزم
جیمی: سوجین پاشو بریم
سوجین:نه یا من میمونم یا اینکه ا/تم با ما میاد
جونگکوک با عصبانیت اومد طرفم و مچ دستمو گرفت و بزور بلندم کرد و
کشید طرف خودش
بعدم رو به سوجین با حرص گفت
کوک:با احترام خودت برو بیرون
دستم داشت زیر فشار دستش له میشد با گریه گفتم
ا/ت:ولم کن دستم شکست
با نگاه عصبانیش خفه خون گرفتم
سوجین:هنوز نرفتیم داری اینکارو باهاش میکنی برم که بزنی بکشیش
کوک:به تو هیچ ربطی نداره زنمه اختیارش و دارم حالام گمشو بیرون
- ۱۰.۲k
- ۰۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط