faunal part:
faunal part:
جكسون:الووو جونگ کوک ات حالش خوبهه(ذوق)
جونگ کوک:چییی چیی الان میام کنارش باش رسیدم به بیمارستان رفتم پیش جکسون
جکسون:بردنش اتاق مراقبت میتونی بری بینیش
ات ويو
چشامو کم کم داشتم باز میکردم همه جا برام تار بود یکیو بالا سرم میدیدم
ات:تو کیی
جونگکوک :ات بیدار شدی منو ببخش(گریه) اون جونگ کوک بود داشت گریه میکرد
ات:چرا داری گریه میکنی
جونگ کوک:لطفا منو ببخش با دیدن جونگ کوک گریم گرفته بود
ات:برو پیش لورا من هرزم من چاقم من ولگردم حتی من نزاشت چیزی بگم لباشو گذاشته بود رو لبام آروم میمیکید
جونگ کوک:دیگه هیچی نگو همیشه برامنی نمیزارم دیگه هیچکس ناراحتت کنه
ات:بهت اعتماد ندارم جونگ کوک داشت اشکاشو از صورتش پاک میکرد گفت: باهام ازدواج کن با چیزی که گفت چشام گرد شد
ات:تو و میخای با من ازدواج کنی؟
جونگ کوک:آره بیبی کوچولو باید مراقب فندوق کوچولومونم باشیم
نه ماه بعد
جونگ کوک:عزیزم چیزی لازم نداری؟
ات:نه کوک بیا کارتون شروع شد
جونگ کوک:بیا برای بیبیم پفیلا درست کردم
ات:وایییی ممنونم بانی کوچولو
ات:اخ فندوق کوچولومون هم داره لگد میزنه میگه منم اینجا ما(خنده)
جونگ کوک:منتظر شنیدن صداشم که بهم بگه بابا
ات؛تو بابای خوبی میشی بانی من
جونگ کوک:ات دوست دارم هیچوقت ولم نکن ات:مگه اینکه تو خوابشو ببینی ولت کنم آقای جئون(خنده)
وپایان....❤️.
جكسون:الووو جونگ کوک ات حالش خوبهه(ذوق)
جونگ کوک:چییی چیی الان میام کنارش باش رسیدم به بیمارستان رفتم پیش جکسون
جکسون:بردنش اتاق مراقبت میتونی بری بینیش
ات ويو
چشامو کم کم داشتم باز میکردم همه جا برام تار بود یکیو بالا سرم میدیدم
ات:تو کیی
جونگکوک :ات بیدار شدی منو ببخش(گریه) اون جونگ کوک بود داشت گریه میکرد
ات:چرا داری گریه میکنی
جونگ کوک:لطفا منو ببخش با دیدن جونگ کوک گریم گرفته بود
ات:برو پیش لورا من هرزم من چاقم من ولگردم حتی من نزاشت چیزی بگم لباشو گذاشته بود رو لبام آروم میمیکید
جونگ کوک:دیگه هیچی نگو همیشه برامنی نمیزارم دیگه هیچکس ناراحتت کنه
ات:بهت اعتماد ندارم جونگ کوک داشت اشکاشو از صورتش پاک میکرد گفت: باهام ازدواج کن با چیزی که گفت چشام گرد شد
ات:تو و میخای با من ازدواج کنی؟
جونگ کوک:آره بیبی کوچولو باید مراقب فندوق کوچولومونم باشیم
نه ماه بعد
جونگ کوک:عزیزم چیزی لازم نداری؟
ات:نه کوک بیا کارتون شروع شد
جونگ کوک:بیا برای بیبیم پفیلا درست کردم
ات:وایییی ممنونم بانی کوچولو
ات:اخ فندوق کوچولومون هم داره لگد میزنه میگه منم اینجا ما(خنده)
جونگ کوک:منتظر شنیدن صداشم که بهم بگه بابا
ات؛تو بابای خوبی میشی بانی من
جونگ کوک:ات دوست دارم هیچوقت ولم نکن ات:مگه اینکه تو خوابشو ببینی ولت کنم آقای جئون(خنده)
وپایان....❤️.
۴.۳k
۱۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.