پارت22
#پارت22
7برادر ناتنی
ا.ت :شما ها واقعا یعنی مافیایین(ذوق سگی😍)
جبهوپ :هوم
ا.ت :واییی من خیلی دوس دارم رتبه تون چنده نکنه نک ... یعنی شما همون 7تا برادر مافیای بزرگ جهانید؟ نگید که اصلا باور نمیکنم
کوک :باید باور کنی
ا.ت :خخخ پس فردا میرم به همکلاسی هام پز بدن ووووییییییی
و بدو رفت سمت بالا
جین :چی زده بود؟
تهیونگ :احساس میکنم سرش به جایی خورده
پرش زمانی به پس فردا
با کلی جنگ و دعواتوی مدرسه ثبت نام کردن
وامروز صبح روز اول مدرسه اش بود
ا.ت ویو
صبح با کلی شور اشتیاق روزمو با مستراح شروع کردم
رفتم تو و ...(نکنه انتظار داری بگم 😂) در اوندم و زود لباس پوشیدم ولی خدا وکیلی خیلی خوشگل شده بودم
ولی یکی از خ.بیت های مدرسه های کره ای این بود که با اینکه الان ابتدایی هستموای اجازه ارایش میدادن
منم اهل ارایش نبودم یه برق لب با ریمل به چشام زدم ورفتم پایین از حقیقت معلوم
مامان و بابا همشون رو بیدار کرده بودن تا با من برن مدرسه و من رو برسونن
پایان پارت
🌈اد بورام🌈
7برادر ناتنی
ا.ت :شما ها واقعا یعنی مافیایین(ذوق سگی😍)
جبهوپ :هوم
ا.ت :واییی من خیلی دوس دارم رتبه تون چنده نکنه نک ... یعنی شما همون 7تا برادر مافیای بزرگ جهانید؟ نگید که اصلا باور نمیکنم
کوک :باید باور کنی
ا.ت :خخخ پس فردا میرم به همکلاسی هام پز بدن ووووییییییی
و بدو رفت سمت بالا
جین :چی زده بود؟
تهیونگ :احساس میکنم سرش به جایی خورده
پرش زمانی به پس فردا
با کلی جنگ و دعواتوی مدرسه ثبت نام کردن
وامروز صبح روز اول مدرسه اش بود
ا.ت ویو
صبح با کلی شور اشتیاق روزمو با مستراح شروع کردم
رفتم تو و ...(نکنه انتظار داری بگم 😂) در اوندم و زود لباس پوشیدم ولی خدا وکیلی خیلی خوشگل شده بودم
ولی یکی از خ.بیت های مدرسه های کره ای این بود که با اینکه الان ابتدایی هستموای اجازه ارایش میدادن
منم اهل ارایش نبودم یه برق لب با ریمل به چشام زدم ورفتم پایین از حقیقت معلوم
مامان و بابا همشون رو بیدار کرده بودن تا با من برن مدرسه و من رو برسونن
پایان پارت
🌈اد بورام🌈
۶.۰k
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.