آینه به من بنگر
آینه به من بنگر
بگو جوانی ام را
کدامین فصل به یغما برد
و تو در کدامین قرن
به سکوت ایستادی...
آینه مرا بنگر
تنم را به تکرار کدامین
نگاه به انتظار نشستی...
بگو تکیده دستانم
لایق کدامین زهر زندگی بود
بگو حادثه های غریب
روحم را با چه قانونی
به حراج نهادند ...
آینه تو بگو دریای هوس
کدامین دستی اینگونه
مرا در خودم لغزاند
و لطافت عمرم را واژگون کرد...
آینه تو به من بگو
در پس دلدادگی زمان به سرنوشت
کجای زندگی من
به حسرت انتظار تباه شد
ومن در کجای زمانه کم آوردم...
آینه تو به من بگو
تافته های عمرم
در نهادینه ی کدامین
دلی از هم پاشید...
آینه خراب شیشه ی ماتت هستم
سرانگشتانم کم سالی نیست
که تو را می نوازد
و دلم فاش میکند
اسرار بی تابی اش را
آه... امان از خاکستر زخمهایم
که در دلت دفن کردم
سالیان سال در تو دیده شدم
زیبایی را به رخت کشیدم
آینه کاش می شکستی
کاش نمیدیدی
کاش سکوتت را
در دفینه چشمانم
پنهان نمیکردی
آینه دلم را به تصویر بکش
من مرده ام
سالهاست در تردد زمان
به خطوط عمرم می خندم
آینه.....
بگو جوانی ام را
کدامین فصل به یغما برد
و تو در کدامین قرن
به سکوت ایستادی...
آینه مرا بنگر
تنم را به تکرار کدامین
نگاه به انتظار نشستی...
بگو تکیده دستانم
لایق کدامین زهر زندگی بود
بگو حادثه های غریب
روحم را با چه قانونی
به حراج نهادند ...
آینه تو بگو دریای هوس
کدامین دستی اینگونه
مرا در خودم لغزاند
و لطافت عمرم را واژگون کرد...
آینه تو به من بگو
در پس دلدادگی زمان به سرنوشت
کجای زندگی من
به حسرت انتظار تباه شد
ومن در کجای زمانه کم آوردم...
آینه تو به من بگو
تافته های عمرم
در نهادینه ی کدامین
دلی از هم پاشید...
آینه خراب شیشه ی ماتت هستم
سرانگشتانم کم سالی نیست
که تو را می نوازد
و دلم فاش میکند
اسرار بی تابی اش را
آه... امان از خاکستر زخمهایم
که در دلت دفن کردم
سالیان سال در تو دیده شدم
زیبایی را به رخت کشیدم
آینه کاش می شکستی
کاش نمیدیدی
کاش سکوتت را
در دفینه چشمانم
پنهان نمیکردی
آینه دلم را به تصویر بکش
من مرده ام
سالهاست در تردد زمان
به خطوط عمرم می خندم
آینه.....
۱.۰k
۲۲ فروردین ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.