the building infogyg پارت78
#the_building_infogyg #پارت78
رکسانا
من:خوب راستی.رزا کی برمیگرده دلم براش تنگ شده
ته:تقریبا بعد مسابقات میاد تا نتایج آزمون بیاد پیشمون بمونه
من:اینکه عالیه وییی امیدوارم قبول بشه وییی!!!
ته:آم میگم رکسانا بریم چرخ و فلک
من:هان باشه بریم
خدایا من از جاهایی خیلی کوچیک بسته میترسم ولی ولش کن بریم نسشتم به بیرون خیره بودم شهر قشنگی داشتن مثل سئول بود چقدر دلم برایی شهرم تنگ شده بود اشکم ریخت تهیونگ برگشت نگاهم کرد
ته:رکسانا چیشده
با شصت دستش اشکمو پاک کرد
من:دلم برایی شهرم تنگ شده دلم برایی اینکه بدون ترس از اینکه تنهایی بیرون برم تنگ شده هروقت میگم اگه تو نباشی چی؟! من چطوری اینجا مراقب خودم باشم
صورتمو نوازش کرد لبخندی زد
ته:هیچ وقت ترکت نمیکنم که بخوایی بترسی
به چشماش خیره بودم خیلی عمیق بود خیلی جذاب بود لبخند زدم حس خوبی بهش پیدا کردم از قبل خیلی بیشتر پیاده شدیم
ته:خوب نظرت رویی قایق پدالی چیه؟
من:هان چی چی؟!؟
دستمو گرفت شروع کرد به دویدن میخندیدم خیلی خوشحال بودم اولین باره که از فرارم که شکست خورد خوشحالم
***///***///***
تهیونگ
میخندید ومنم ازخنده هاش انرژی میگرفتم گاهی میفهمی بدون اینکه بخوایی دلبسته میشی بدون هیچ برخوردی نشستیم پدال میزدیم وارد یه محدوده از آب شدیم که وسطش یه جزیره بود رفتیم داخلش
رکسانا:من حس خوبی ندارم نسبت به اینجا
من:هیش من مواظبتم نگران نباش
رفتیم جلوتر که رکسانا دستشو گذاشت رویی گوشاش
رکسانا:بس کنین اینقدر دادوجیغ نزنین
دویدم کنارش زانو زدم بازوشو گرفتم
من:هیع رکسانا چت شده یهو
که صدایی رزا اومد شوکه بودم
رزا:ته اون چیزیش نیس فقط دارع خودش رو پیدا میکنه
من:رزا داره زجر میکشه لطفا یه کاریش کن
که رزا رفت کنار تو مه یه بانویی زیبا اومد سمت رکسانا
رزا:ملکه شما..اینجا چیکار میکنین
ملکه:پس بالاخره برگشتی خوشحالم که سالمی پس بیوریکا به قولش عمل کرده
من:سرورم خواهشا صدایی داد و جیغ ارواح آروم کنین گوشاش درد میکنن
ملکه:نگران نباش اون داره با قدرتاش کنار میاد برش گردون اون خودش وقتی درک کنه برمیگرده پیشم وتو ورزا هم همراهیش خواهید کرد
رزا رو بغل کردم وازش خداحافظی کردم رکسانا بغلم کردم داخل قایق گذاشتمش یعنی ملکه منظورش چی بود از اون حرفا به چهرش خیره بودم از گوشش خون اومده بود با کناره انگشتم تمیزش کردم انگشتمو گذاشتم تو دهنم خون شیرین اما مزه تهش تلخ بود یکم
رکسانا
من:خوب راستی.رزا کی برمیگرده دلم براش تنگ شده
ته:تقریبا بعد مسابقات میاد تا نتایج آزمون بیاد پیشمون بمونه
من:اینکه عالیه وییی امیدوارم قبول بشه وییی!!!
ته:آم میگم رکسانا بریم چرخ و فلک
من:هان باشه بریم
خدایا من از جاهایی خیلی کوچیک بسته میترسم ولی ولش کن بریم نسشتم به بیرون خیره بودم شهر قشنگی داشتن مثل سئول بود چقدر دلم برایی شهرم تنگ شده بود اشکم ریخت تهیونگ برگشت نگاهم کرد
ته:رکسانا چیشده
با شصت دستش اشکمو پاک کرد
من:دلم برایی شهرم تنگ شده دلم برایی اینکه بدون ترس از اینکه تنهایی بیرون برم تنگ شده هروقت میگم اگه تو نباشی چی؟! من چطوری اینجا مراقب خودم باشم
صورتمو نوازش کرد لبخندی زد
ته:هیچ وقت ترکت نمیکنم که بخوایی بترسی
به چشماش خیره بودم خیلی عمیق بود خیلی جذاب بود لبخند زدم حس خوبی بهش پیدا کردم از قبل خیلی بیشتر پیاده شدیم
ته:خوب نظرت رویی قایق پدالی چیه؟
من:هان چی چی؟!؟
دستمو گرفت شروع کرد به دویدن میخندیدم خیلی خوشحال بودم اولین باره که از فرارم که شکست خورد خوشحالم
***///***///***
تهیونگ
میخندید ومنم ازخنده هاش انرژی میگرفتم گاهی میفهمی بدون اینکه بخوایی دلبسته میشی بدون هیچ برخوردی نشستیم پدال میزدیم وارد یه محدوده از آب شدیم که وسطش یه جزیره بود رفتیم داخلش
رکسانا:من حس خوبی ندارم نسبت به اینجا
من:هیش من مواظبتم نگران نباش
رفتیم جلوتر که رکسانا دستشو گذاشت رویی گوشاش
رکسانا:بس کنین اینقدر دادوجیغ نزنین
دویدم کنارش زانو زدم بازوشو گرفتم
من:هیع رکسانا چت شده یهو
که صدایی رزا اومد شوکه بودم
رزا:ته اون چیزیش نیس فقط دارع خودش رو پیدا میکنه
من:رزا داره زجر میکشه لطفا یه کاریش کن
که رزا رفت کنار تو مه یه بانویی زیبا اومد سمت رکسانا
رزا:ملکه شما..اینجا چیکار میکنین
ملکه:پس بالاخره برگشتی خوشحالم که سالمی پس بیوریکا به قولش عمل کرده
من:سرورم خواهشا صدایی داد و جیغ ارواح آروم کنین گوشاش درد میکنن
ملکه:نگران نباش اون داره با قدرتاش کنار میاد برش گردون اون خودش وقتی درک کنه برمیگرده پیشم وتو ورزا هم همراهیش خواهید کرد
رزا رو بغل کردم وازش خداحافظی کردم رکسانا بغلم کردم داخل قایق گذاشتمش یعنی ملکه منظورش چی بود از اون حرفا به چهرش خیره بودم از گوشش خون اومده بود با کناره انگشتم تمیزش کردم انگشتمو گذاشتم تو دهنم خون شیرین اما مزه تهش تلخ بود یکم
۵.۶k
۰۹ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.