اسم عشق یک مافیا
پارت ۵۵
(ساعت ۵)
ویو رونا: باید اعتراف کنم بدجور عاشقش شدم نگاهی به اجزای
صورتش انداختم اونقدر بی نقص بود که هد نداشت من بدجور دارم
عاشقش میشم اونقدر نگاهش کردم که بیدار شد
جونگ کوک: صبح بخیر کوچولو
رونا: صبح بخیر
جونگ کوک: می دونی
رونا: چیو
جونگ کوک: اینکه برام مثل مسکن عمل می کنی...مسکن درد کم می کنه
تو هم درد کم می کنی و آرامش بخش هستی
رونا: الان روش مخ زنی بود .....هر چی بود باشه دوسش داشتم
جونگ کوک: من چی
رونا: چی تو رو چی
جونگ کوک: من دوست داری
رونا: هوم دوست دارم......ولی اونقدر که دوست دارم همیشه داخل بغلم
باشی
جونگ کوک: پس دیگه باهام سرد نمیشی درسته
رونا: هوم ....اگه می خواستم باهات سرد بشم الان پیشت نبودم
جونگ کوک: دوست دارم
جونگ کوک رونا بیشتر داخل بغلش کشید و بوسه ای به موهاش زد
و موهاش نوازش می کرد رونا لبخندی زد آروم دستاش داخل موهای کوک
به حرکت در آورد
جونگ کوک: حس آرامش می ده
رونا: تو خودت آرامشی..... ولی نه همیشه ( خنده)
جونگ کوک: دیگه همیشه فقط آرامشت هستم نه ترست
رونا: عاشقتم ... خیلی زیاد عاشقتم
جونگ کوک: من بیشتر عاشقتم 🛐💖
رونا: نه من بیشتر دوست دارم
جونگ کوک: من بیشتر دوست دارم
رونا: اوفف نمیشه باهات رقابت کرد
جونگ کوک :.................
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.