ادامه پارت دوم
ادامه پارت دوم
خبری از ھیچ آدم زنده ای نبود.
بھ ساحل رسیدیم و من یھ قایق دیدم و دویدم سمتش و گفتم: وای چان ببین یھ قایق
اینجاست حتما صاحبش ھم ھمین اطرافھ
با دست بھ پیشونیش زد و گفت: آره چطوره بری دنبالش بگردی
بھ اطراف نگاه کردم و تازه فھمیدم این قایق خودمونھ و جزیره رو دور زدیم
بدجوری ضایع شده بودم
رو بھ چان گفتم: اینجوری گفتم کھ بخندیم
چیزی نگفت و روی زمین نشست و بھ دریا خیره شد
+حالا باید چیکار کنیم؟
نفس عمیقی کشید و گفت: حتما پیدامون میکنن حالا تو ھیچی ولی بخاطر منم کھ شده یھ تیم
نجات میفرستن دنبالمون
با حرص گفتم: آره تو معروفی و ھمه ی دخترا عاشقتن ولی من یه دختر دانشجوی ساده ام
که ھیچ کسو ندارم
و بعد صورتمو ازش
برگردوندم و آروم گفتم: عقده ای
-شنیدم
+مھم نیست
یکھو چیزی بھ ذھنم رسید و با جیغی کھ زدم چان پرید ھوا
ا.ت : وای ما چقدر خنگیم ، گوشی که داریم.
خبری از ھیچ آدم زنده ای نبود.
بھ ساحل رسیدیم و من یھ قایق دیدم و دویدم سمتش و گفتم: وای چان ببین یھ قایق
اینجاست حتما صاحبش ھم ھمین اطرافھ
با دست بھ پیشونیش زد و گفت: آره چطوره بری دنبالش بگردی
بھ اطراف نگاه کردم و تازه فھمیدم این قایق خودمونھ و جزیره رو دور زدیم
بدجوری ضایع شده بودم
رو بھ چان گفتم: اینجوری گفتم کھ بخندیم
چیزی نگفت و روی زمین نشست و بھ دریا خیره شد
+حالا باید چیکار کنیم؟
نفس عمیقی کشید و گفت: حتما پیدامون میکنن حالا تو ھیچی ولی بخاطر منم کھ شده یھ تیم
نجات میفرستن دنبالمون
با حرص گفتم: آره تو معروفی و ھمه ی دخترا عاشقتن ولی من یه دختر دانشجوی ساده ام
که ھیچ کسو ندارم
و بعد صورتمو ازش
برگردوندم و آروم گفتم: عقده ای
-شنیدم
+مھم نیست
یکھو چیزی بھ ذھنم رسید و با جیغی کھ زدم چان پرید ھوا
ا.ت : وای ما چقدر خنگیم ، گوشی که داریم.
۵.۶k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.