𝗠𝘆 𝘀𝘁𝗿𝗶𝗰𝘁 𝗯𝗼𝘆𝗳𝗿𝗶𝗲𝗻𝗱🎧
#𝗠𝘆_𝘀𝘁𝗿𝗶𝗰𝘁_𝗯𝗼𝘆𝗳𝗿𝗶𝗲𝗻𝗱🎧
↬#𝗽𝗮𝗿𝘁 11
↬#𝗮𝗿𝗺𝗶❦
ویو تهیونگ
به ا/ت الکی گفتم که جیمین قراره بیاد راستش یه دختری کنار من زندگی میکنه و اسمش لولی هست تازه گیا خیلی خودشو بهم میچسبونه (لولی همون دختر فضوله که ا/ت تو آسانسور دید نیست)
الان بهم پیام داده گفته میخواد منو ببینه اولش نخواستم قبول كنم میخواستم پیش ا/ت باشم ولی گفت که در رابطه با یه موضوع مهم هست واسه همین به ا/ت گفتم جیمینه تا نفهمه
(زینک زینک زنگ میخوره)
تهیونگ در رو باز میکنه
لولی : سَلامم(کشیده با لحن لوس)
تهیونگ : بیا تو تا کسی ندیدت
لولی رفت تو و در بست
لولی : هییی این طوری نباش قرارع اتفاقای خوبی برا هر دومون بیفته ها(لوس کونی)
تهیونگ : معنی حرف هاتون رو نمیفهم (با اخم)
لولی یه فلش از توی جیبش در آورد داد به تهیونگ
لولی : میتونیم اینو با هم ببینیم؟ هوم
تهیونگ بلند شد لپ تاپش رو از توی اتاقش آورد فلش رو زد قدش
(چند مین گذشت )
لولی : خوب همین طور که دوربینها ضبط کردن تو ساعت ۳ و ۱۴ دقیقه شب با بغل کردن دختر جون رو آوردی توی خونت خوب کجاست الان؟
(میره سمت اتاق هارو نگاه میکنه )
تهیونگ دست هاشو مچ کرده و کاملا عصبی داره به لولی نگاه میکنه
تهیونگ : چی میخوای؟
لولی : عام.........کیم.......ته.....یونگ(چپ چپ نگاش میکنه)
تهیونگ : لعنت بهت دختره حسود عوضی
لولی : اوپام این طوری با دوست دختر جدیدت حرف نزن قهر میکنمااا
تهیونگ : خدا بكشتت
لولی : بسه دیگه! فقط یه فرصت بهت میدم یا دوست پسرم میشی یا این فیلم رو پخش میکنم و به همه میگم نصف شب به دخترا تجا*وز میکنی
تهیونگ دستش رو گزاشت روی صورتش از عصبانیت رگ دستاش بیرون زده بود
لولی : راستی وقتی رگ دستات بیرون میزنه منو تحر*یک میکنن
تهیونگ : قبوله ولی کسی نباید بفهمه که با تو رل زدم حتا ا/ت
لولی : اوم پس اسمش ا/ته اوکی
تهیونگ : حالا سریع از خونم گمشو بیرون
(و خماریییییییی😂😂😂)
↬#𝗽𝗮𝗿𝘁 11
↬#𝗮𝗿𝗺𝗶❦
ویو تهیونگ
به ا/ت الکی گفتم که جیمین قراره بیاد راستش یه دختری کنار من زندگی میکنه و اسمش لولی هست تازه گیا خیلی خودشو بهم میچسبونه (لولی همون دختر فضوله که ا/ت تو آسانسور دید نیست)
الان بهم پیام داده گفته میخواد منو ببینه اولش نخواستم قبول كنم میخواستم پیش ا/ت باشم ولی گفت که در رابطه با یه موضوع مهم هست واسه همین به ا/ت گفتم جیمینه تا نفهمه
(زینک زینک زنگ میخوره)
تهیونگ در رو باز میکنه
لولی : سَلامم(کشیده با لحن لوس)
تهیونگ : بیا تو تا کسی ندیدت
لولی رفت تو و در بست
لولی : هییی این طوری نباش قرارع اتفاقای خوبی برا هر دومون بیفته ها(لوس کونی)
تهیونگ : معنی حرف هاتون رو نمیفهم (با اخم)
لولی یه فلش از توی جیبش در آورد داد به تهیونگ
لولی : میتونیم اینو با هم ببینیم؟ هوم
تهیونگ بلند شد لپ تاپش رو از توی اتاقش آورد فلش رو زد قدش
(چند مین گذشت )
لولی : خوب همین طور که دوربینها ضبط کردن تو ساعت ۳ و ۱۴ دقیقه شب با بغل کردن دختر جون رو آوردی توی خونت خوب کجاست الان؟
(میره سمت اتاق هارو نگاه میکنه )
تهیونگ دست هاشو مچ کرده و کاملا عصبی داره به لولی نگاه میکنه
تهیونگ : چی میخوای؟
لولی : عام.........کیم.......ته.....یونگ(چپ چپ نگاش میکنه)
تهیونگ : لعنت بهت دختره حسود عوضی
لولی : اوپام این طوری با دوست دختر جدیدت حرف نزن قهر میکنمااا
تهیونگ : خدا بكشتت
لولی : بسه دیگه! فقط یه فرصت بهت میدم یا دوست پسرم میشی یا این فیلم رو پخش میکنم و به همه میگم نصف شب به دخترا تجا*وز میکنی
تهیونگ دستش رو گزاشت روی صورتش از عصبانیت رگ دستاش بیرون زده بود
لولی : راستی وقتی رگ دستات بیرون میزنه منو تحر*یک میکنن
تهیونگ : قبوله ولی کسی نباید بفهمه که با تو رل زدم حتا ا/ت
لولی : اوم پس اسمش ا/ته اوکی
تهیونگ : حالا سریع از خونم گمشو بیرون
(و خماریییییییی😂😂😂)
۲۱.۶k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.