&در ماشینو باز کن
&در ماشینو باز کن
رزا همینجوری داشت دست و پا میزد
جیمین ماشین باز کرد رزا رو نشوندم رو صندل
کمربندش بستم سوار شدیم درو قفل کردم
@ من باهاتون هیچ جا نمیام
&مگه میخوام بخورمت
#رزا آروم باش
@ من رو ببر خونمون
&دیگه خونه ی ما خونه ی تو هست عزیزم
@اوف اصلا میخوای جهنمم بری برو بریم
نیشخند زدم و گاز دادم
رفتیم سمت خونشون
@ خدافظ
&بیا بریم لباس برادار برمیگردیم خونه ما برای ۳ ،۴ روز لباس بردار
@عمر دیگه ای نداری
&نع
سوار ماشین شدم دست جیمین رو گرفتم
#جیمین دختر گناه داره
&مگه قرار نیست براما بچه به دنیا بیاره؟ پس باید عادت کنه
(ده دقیقه بعد)
ویو ا.ت
لباسام و وسایل هامو برداشتم
رزا همینجوری داشت دست و پا میزد
جیمین ماشین باز کرد رزا رو نشوندم رو صندل
کمربندش بستم سوار شدیم درو قفل کردم
@ من باهاتون هیچ جا نمیام
&مگه میخوام بخورمت
#رزا آروم باش
@ من رو ببر خونمون
&دیگه خونه ی ما خونه ی تو هست عزیزم
@اوف اصلا میخوای جهنمم بری برو بریم
نیشخند زدم و گاز دادم
رفتیم سمت خونشون
@ خدافظ
&بیا بریم لباس برادار برمیگردیم خونه ما برای ۳ ،۴ روز لباس بردار
@عمر دیگه ای نداری
&نع
سوار ماشین شدم دست جیمین رو گرفتم
#جیمین دختر گناه داره
&مگه قرار نیست براما بچه به دنیا بیاره؟ پس باید عادت کنه
(ده دقیقه بعد)
ویو ا.ت
لباسام و وسایل هامو برداشتم
۱۰.۳k
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.