واسه من که بهترین اتفاق افتاد😣رفته بودیم پارک مادر داشتیم
واسه من که بهترین اتفاق افتاد😣رفته بودیم پارک مادر داشتیم برمیگشتیم من گشنم شد یه چیزی سفارش دادم تا آماده بشه ما نشستیم کنارمون چرخ و فلک بود یک دفعه صدای داد کوچیک آمد 😧بعد همه دور چرخ و فلک جمع شدن قبل از اینکه مردم جمع بشن بابام گفت عه اینو نگاه کنین از چرخ و فلک یه مرد افتاده بعد مردم جمع شدن . بابام رفت تا نگاه کنه بعد آمد و گفت :((از دهن و گوشش داره خون میاد.)) بعد زنگ شدم آمبولانس تا آمبولانس بیاد مرده غش کرد . با بچش نشسته بود بچه هم اون بالا داشت گریه میکرد 😭بعد مامانه آمد بچه رو گرفت ((چرخ و فلک رو آوردن پایین تا بچه باید پیش مامانش خلاصه آمبولانس آمد و مرد رو بردن بیمارستان 🏥
داستان امشب منم این بود شما هم بگید
داستان امشب منم این بود شما هم بگید
۲.۹k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.