پارت صد دوازده غریبه آشنا

#پارت_صد_دوازده #غریبه_آشنا
ئونسو
امروز روز عمل سهونه،آشفتگی تو صورت همه معلوم بود،سوهو همش میخواست یه کاری کنه که همه آروم باشن
سوهو:بچه ها سوهو اومد قیافه هاتون اینجوری نباشه ها خیلی عادی،بخندید شوخی کنید
چانیول:باشه سعی میکنیم
سوهو:دخترا تانیا ئونسو گریه و زاری و ناله و این چیزا تعطیل
تانیا:من کی گریه کردم آخه
سوهو:پس اونکه دیروز عین بارون گریه میکرد من بودم
تانیا:اون فرق میکرد
سوهو:الان فرق نمیکنه،ئونسو بغض هم نداریم باشه؟
ئونسو:چشم اوپا

سهون رو با برانکارد آوردن،همه بلند شدن جلوش،پرستار برانکارد رو نگه داشت
سهون:الان میخواید عادی جلوه بدید
چانیول:نننههه عادی هستیم
سهون:یعنی عادی این شکلی داغونید،قیافه هاتون خنده دارههه
چن:گیر نده دیگه خوبیم
سهون:نگران هیچ نباشید،چیزی نمیشه زود تموم میشه
سوهو:تو برو فکر ما نباش

پرستار دوباره برنکارد رو حرکت داد بردش اتاق عمل،همین ک رفت داخل دوباره همه قیافه ها آویزون شد...یه ساعتی گذشته بود هنوز هممون همونجوری جلو در بودیم
بکهیون:خانومم آب میخوری برات بیارم
+نه مرسی
بکهیون:اذیت ک نیستی
+نه
بکهیون:میخوای بریم تو نحوطه یکم از این حال دربیای
+نه خوبم بکهیون نگران نباش
بکهیون:اگه حتی یکم حس کردی اذیتی سریع بهم بگو
+چشم

تانیا:بچه ها ببخشید من دوتا از دوستام دارن از پوسان میان باید برم فرودگاه دنبالشون،مجبورم برم همین ک وقت کردم دوباره خودمو میرسونم
ئونسو:راحت باش
سوهو:فرقی نمیکنه باشیم یا نه،عجله نکن
تانیا:به هر حال سعی میکنم سریع برگردم
دونگهه:میخووی بیام باهات
تانیا:نه تو بمون اینجا،اگه دیر شد خبرم کن
دونگهه:پس مواظب خودت باش
تانیا:توام همینطور،خداحافظ،خداحافظ بچه ها


کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
#exo #Greeley Generation