❥ 𖨥 شکجه ی عشق ❥ 𖨥
❥ 𖨥 شکجه ی عشق ❥ 𖨥
part ²²
گوشیمو برداشتم تا یکم سرگرم شم ک یهو زنگ خورد
+بله؟
=میسو چطوری؟
+ععع چه یونگ تویی؟
=آره خودمم
+وایی دختر دلم برات تنگ شده بود
=منم همینطور تو از اون موقعی ک شوهر کردی مارو تحویل نمیگیری
+واا تو یک بارم به من زنگ نمیزنی
=حالا من کار دارم تو بزن
+باشه حالا بگو ببینم چیشد به من زنگ زدی؟
=آخر هفته با بچه ها پارتی گرفتیم ميای؟
+کیا هستن؟
=همه دخترای دوران دبیرستان هستن
+آره بزار حالا بهت خبر میدم ولی به احتمال زیاد میام
=باشه پس تا فردا بهم خبر بده دیگ
+باشه قربونت کاری نداری
=نه فقط غلط میکنی نیای اگ نیای پا میشم میام توی خونتون از بس میشینم پشیمون شی
+(خنده)نگران نباش خودم دوست دارم بیام جونگ کوک باید اجازه بده
=ایش توهم ک زود رفتی شوهر کردی انگار قطع بود
+چی بگم دیگ(خنده)
=باشه برو فعلا پس آخر هفته میبینمت عشقم
+منم همینطور عزیزمم بای
=بای
+گوشیرو قطع کردم حالا شب کوک اومد باهاش حرف میزنم امیدوارم اجازه بده ولی از این ور هم استرس فردا رو دارم اولین باره میخوام برم به ماموریت امیدوارم خوب پیش بره.......
/خانم میتونم بیام تو؟
+آره
/این سوپ رو لطفا میل کنید
+من بدم میاد از سوپ نمیخورم
/خانم لطفا بخورید وگرنه ارباب میکشه منو خودتون میدونین ک
+شا هم میدونین ک من از سوپ متنفرم
/بله میدونم ولی دستور اربابه لطفا میل کنید
+ی دو قاشق میخورم بعدش بقیه اش رو بریز دور
/ولی آخه
+دیگ میخورم دیگ دو قاشق ولی بگو همه شو خوردم و بقیشو بریز دور
/چشم
+به زور دو قاشق از سوپه خوردم بعدش خدمتکار رفت بیرون
ویو کوک
ک دو قاشق میخوری بعد بقیشو بریزه دور جئون هم ک خره اون خدمتکار رو ک تیک تیکه میکنم هیچ واسه توهم دارم جئون میسو....
پرش زمانی به شب ساعت ۹
ویو میسو
آروم آروم از پله ها میرفتم پایین یکم دردم بهتر شده بود ولی هنوز درد داشتم رفتم سمت میز غذا خوردی و صندلیرو عقب کشیدم نشستم منتظر کوک موندم.....بعد از چند مین اومد
×سلام بیب
+سلام عزیزم
×هنوز غذا نخوردی؟
+نه
×پس وایسا الان سریع میام
+باشه
بعد از چند مین کوک با ی شلوارک و با بالا تنهی لخت اومد عادت لباش پوشیدن اصلا نداره این پسر اومد نشست روی صندلی و شروع کردیم به غذا خوردن
×سوپتو خوردی؟
+چ..چی؟
×سوپت رو کامل خوردی؟
+آها آره به زور خوردم😁
×ک اینطور.....جانگ بیا تو
+یهو بادیگار کوک جانگ اومد تو با همون خدمتکار کاره ک بهم سوپ داد تمام صورتش خونی بود
+چ..چرا این اینجوریه؟
×به خاطر اینکه وظیفشو درست انجام نداده(نیشخند)
+چیکار کرده؟
×قرار بوده سوپ رو کامل بده تو تا بخوری ولی بقیشو ریخته دور و این دور از قوانینه
+ت..تو از کجا میدونی؟
×دست کم گرفتی ددیتو بیب من هم مافیام هم خونآشام فک کردی نمیفهمم من حتی میدونم داشتی با دوستت چه یونگ حرف میزدی
+(بهت زده)
×جانگ بکشش
+توروخدا کوک ولش کن تقصیر منه(گریه)
×نگران نباش به وقتش تنبیه جنابعالی هم انجام میشه....بکشش
*کشت
+نههه(گریه)خیلی بدی کوک گناه داشت اون زن
×بهتره به خاطر ی هرزه به شوهرت بی احترامی نکنی بیبی هوم
+من میرم بالا
×بشین سره جات
+اومد براید استایل بقلم کرد و برد منو سمت اتاق گذاشت روی تخت خودش هم اومد دراز کشید و منو کشید توی بقلش
×چرا به حرفم گوش نمیدی عشقم؟
+آخه من از سوپ متنفرم
×از سوپ متنفری اوکی پس چرا گفتم از جات تکون نمیخوری پاشدی اومدی پایین؟
+خب درد نداشتم دیگ اومدم
×نداشتی هم باید به حرفم گوش میکردی
+ببخشید
×به خاطر فردا بخشیدمت تنبیه نداری وگرنه میدونستی همینجوری بخشیده نمیشی
+مرسی کوک
لباشو سطی بوسیدم
+میشه آخر هفته اجازه بدی برم خونه ی دوستم؟
×چرا اونوقت؟
+پارتی گرفته التبه همه دختریم
×بستگی داره حالا فکرامو میکنم میگم
+اجازه بده دیگ لطفا(کیوت)
×باشه کیوت من
+محکم بوسید منو
+ایی درد گرفت
×حقته
+بد(مظلوم)
×قربونت برم من بیا بخوابیم فعلا برا فردا سرحال باشیم
+باشه زندگیم شب بخیر
×شبت بخیر عروسکم
*بوسیدن هم دیگ رو
ویو میسو
کوک برقارو خاموش کرد و کم کم چشمام گرم شد و خوابم برد
part ²²
گوشیمو برداشتم تا یکم سرگرم شم ک یهو زنگ خورد
+بله؟
=میسو چطوری؟
+ععع چه یونگ تویی؟
=آره خودمم
+وایی دختر دلم برات تنگ شده بود
=منم همینطور تو از اون موقعی ک شوهر کردی مارو تحویل نمیگیری
+واا تو یک بارم به من زنگ نمیزنی
=حالا من کار دارم تو بزن
+باشه حالا بگو ببینم چیشد به من زنگ زدی؟
=آخر هفته با بچه ها پارتی گرفتیم ميای؟
+کیا هستن؟
=همه دخترای دوران دبیرستان هستن
+آره بزار حالا بهت خبر میدم ولی به احتمال زیاد میام
=باشه پس تا فردا بهم خبر بده دیگ
+باشه قربونت کاری نداری
=نه فقط غلط میکنی نیای اگ نیای پا میشم میام توی خونتون از بس میشینم پشیمون شی
+(خنده)نگران نباش خودم دوست دارم بیام جونگ کوک باید اجازه بده
=ایش توهم ک زود رفتی شوهر کردی انگار قطع بود
+چی بگم دیگ(خنده)
=باشه برو فعلا پس آخر هفته میبینمت عشقم
+منم همینطور عزیزمم بای
=بای
+گوشیرو قطع کردم حالا شب کوک اومد باهاش حرف میزنم امیدوارم اجازه بده ولی از این ور هم استرس فردا رو دارم اولین باره میخوام برم به ماموریت امیدوارم خوب پیش بره.......
/خانم میتونم بیام تو؟
+آره
/این سوپ رو لطفا میل کنید
+من بدم میاد از سوپ نمیخورم
/خانم لطفا بخورید وگرنه ارباب میکشه منو خودتون میدونین ک
+شا هم میدونین ک من از سوپ متنفرم
/بله میدونم ولی دستور اربابه لطفا میل کنید
+ی دو قاشق میخورم بعدش بقیه اش رو بریز دور
/ولی آخه
+دیگ میخورم دیگ دو قاشق ولی بگو همه شو خوردم و بقیشو بریز دور
/چشم
+به زور دو قاشق از سوپه خوردم بعدش خدمتکار رفت بیرون
ویو کوک
ک دو قاشق میخوری بعد بقیشو بریزه دور جئون هم ک خره اون خدمتکار رو ک تیک تیکه میکنم هیچ واسه توهم دارم جئون میسو....
پرش زمانی به شب ساعت ۹
ویو میسو
آروم آروم از پله ها میرفتم پایین یکم دردم بهتر شده بود ولی هنوز درد داشتم رفتم سمت میز غذا خوردی و صندلیرو عقب کشیدم نشستم منتظر کوک موندم.....بعد از چند مین اومد
×سلام بیب
+سلام عزیزم
×هنوز غذا نخوردی؟
+نه
×پس وایسا الان سریع میام
+باشه
بعد از چند مین کوک با ی شلوارک و با بالا تنهی لخت اومد عادت لباش پوشیدن اصلا نداره این پسر اومد نشست روی صندلی و شروع کردیم به غذا خوردن
×سوپتو خوردی؟
+چ..چی؟
×سوپت رو کامل خوردی؟
+آها آره به زور خوردم😁
×ک اینطور.....جانگ بیا تو
+یهو بادیگار کوک جانگ اومد تو با همون خدمتکار کاره ک بهم سوپ داد تمام صورتش خونی بود
+چ..چرا این اینجوریه؟
×به خاطر اینکه وظیفشو درست انجام نداده(نیشخند)
+چیکار کرده؟
×قرار بوده سوپ رو کامل بده تو تا بخوری ولی بقیشو ریخته دور و این دور از قوانینه
+ت..تو از کجا میدونی؟
×دست کم گرفتی ددیتو بیب من هم مافیام هم خونآشام فک کردی نمیفهمم من حتی میدونم داشتی با دوستت چه یونگ حرف میزدی
+(بهت زده)
×جانگ بکشش
+توروخدا کوک ولش کن تقصیر منه(گریه)
×نگران نباش به وقتش تنبیه جنابعالی هم انجام میشه....بکشش
*کشت
+نههه(گریه)خیلی بدی کوک گناه داشت اون زن
×بهتره به خاطر ی هرزه به شوهرت بی احترامی نکنی بیبی هوم
+من میرم بالا
×بشین سره جات
+اومد براید استایل بقلم کرد و برد منو سمت اتاق گذاشت روی تخت خودش هم اومد دراز کشید و منو کشید توی بقلش
×چرا به حرفم گوش نمیدی عشقم؟
+آخه من از سوپ متنفرم
×از سوپ متنفری اوکی پس چرا گفتم از جات تکون نمیخوری پاشدی اومدی پایین؟
+خب درد نداشتم دیگ اومدم
×نداشتی هم باید به حرفم گوش میکردی
+ببخشید
×به خاطر فردا بخشیدمت تنبیه نداری وگرنه میدونستی همینجوری بخشیده نمیشی
+مرسی کوک
لباشو سطی بوسیدم
+میشه آخر هفته اجازه بدی برم خونه ی دوستم؟
×چرا اونوقت؟
+پارتی گرفته التبه همه دختریم
×بستگی داره حالا فکرامو میکنم میگم
+اجازه بده دیگ لطفا(کیوت)
×باشه کیوت من
+محکم بوسید منو
+ایی درد گرفت
×حقته
+بد(مظلوم)
×قربونت برم من بیا بخوابیم فعلا برا فردا سرحال باشیم
+باشه زندگیم شب بخیر
×شبت بخیر عروسکم
*بوسیدن هم دیگ رو
ویو میسو
کوک برقارو خاموش کرد و کم کم چشمام گرم شد و خوابم برد
۴۴.۵k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.