ناجی پارت ١٠
#ناجی #پارت_١٠
نزاشتم حرفش تموم بشه ک دستامو مشت کردم و تو دماغش زدم دستی ب دماغش کشید دید ک داره خون میاد گفت
-مادر نزاییده دختر جماعت منو بزنه یکی هم با مشت زد تو دهنم تو همین حین یهو یکی هولش داد افتاد روش ک بزنتش معلوم نبود ک کیه دهنمو با دستم پاک کردم داشت خون میومد
اون پسره الوات از زیر مشت و لگد های یارو فرار کرد نمیدونستم کیه البته تا وقتی ک روشو اینور کرد فکر نمیکردم این اینجا باشه اون همون پسری بود ک ب من میگفت تو دووم نمیاری همون کارگر جوون اقاجون
چند ثانیه ای تو چشم هم خیره شده بودیم گفت
-سوار شو بریم خونه
لحظه ای نگاش کردم و بعد گفتم
+نمک نشناس نیستم ک تشکر نکنم مرسی ولی من الزایمرم ندارم ک اتفاقای امروزو فراموش کنم ب اقا رضا بگو دست شما درد نکنه ک جا دادین ب ما ولی وقتی خانمت راضی نیس من نمیمونم زوری ک نیس
راهمو کشیدم و رفتم قدمامم تند کردم پشت سرم راه افتاد قدماشو تند کرد ک برسه بهم مدام پشت سرم میگفت
-وایسا
+نمیخوام تو هم برو اصلا از کجا فهمیدی من اینجام
-بابا ...صبر کن تعریف کنم بعد برو
+نمیخواد نخواستیم....
یهو کولمو از پشت گرفت ک یهو وایستادم
+هووووی ول کن
نفس نفس زنان گفت
-وایسا خب
+باشه بگو حرفتو بزن
-بعد اینک رفتی خیلی اوضاع عوض شده بود دیگ ارام خانم مثل زمانی ک پرستارای قبلی میزاشتن میرفتن نبود
+مگه قبلا چجوری بود
-هیچی اونموقع ها ب اقا رضا میگفت انقدر پرستار و مستخدم نیار ولی شما ک رفتی گفت نگفتی این.....پدر مادر نداره نگفتی اینم مثه منه و از اینجور حرفا بعد هم با گریه گفت من میتونستم دوباره مادر بشم برای ی دختری ک پدر مادر نداره ولی طردش کردم برو دنبالش اقا رضا اوومد اتاقش نامه شمارو
یهو زد زیر خنده
+چیه خنده داره
-ن
ب زور خندشو جمع کرد و ادامه داد
-نامه شمارو ک گفتین پول کبابو بده پیدا کرد باشماره تلفن زنگ زد خاموش بود ماشین ارام خانم رو داد ب من ک اطراف و ی گشت بزنم خودشم رفت جای دیگ
+ن
-چی ن؟!
+ن ...این خنده ات معنا دار بود ببین تو تو شرایط من نبودی بودی میفهمیدی راهمو ادامه دادم
دنبالم اومد و گفت
-ای بابا باز کجا میری
+تو کجا میای دنبالم
-اگ بری معلومه کم اوردی جا زدی
وایستادم و گفتم
+من جا نزدم
-مشخصه ک جا زدی
+اگ اینارو میگی ک من بخاطر این حرفات بیام سخت در اشتباهی
یهو اومد جلوم و با ی خورده عصبانیت گفت
-نکنه باز میخوای بری ی ادم عوضی تری پیداش بشه جلوتو بگیره
+ببین غیرتی نشو ها من کلا تو زندگیم دو نفر غیرتی شدن اولیش عشقم بود ک اولش غیرتی میشد و بعد یهو بی خبر غیبش زد یکی هم پسر عموم ک بعدا فهمیدم اون غیرت میرت یوخ ...الکی اداشو در میاره
-تو چقدر لجبازی دختر بیا بریم دهنم کف کرد
نزاشتم حرفش تموم بشه ک دستامو مشت کردم و تو دماغش زدم دستی ب دماغش کشید دید ک داره خون میاد گفت
-مادر نزاییده دختر جماعت منو بزنه یکی هم با مشت زد تو دهنم تو همین حین یهو یکی هولش داد افتاد روش ک بزنتش معلوم نبود ک کیه دهنمو با دستم پاک کردم داشت خون میومد
اون پسره الوات از زیر مشت و لگد های یارو فرار کرد نمیدونستم کیه البته تا وقتی ک روشو اینور کرد فکر نمیکردم این اینجا باشه اون همون پسری بود ک ب من میگفت تو دووم نمیاری همون کارگر جوون اقاجون
چند ثانیه ای تو چشم هم خیره شده بودیم گفت
-سوار شو بریم خونه
لحظه ای نگاش کردم و بعد گفتم
+نمک نشناس نیستم ک تشکر نکنم مرسی ولی من الزایمرم ندارم ک اتفاقای امروزو فراموش کنم ب اقا رضا بگو دست شما درد نکنه ک جا دادین ب ما ولی وقتی خانمت راضی نیس من نمیمونم زوری ک نیس
راهمو کشیدم و رفتم قدمامم تند کردم پشت سرم راه افتاد قدماشو تند کرد ک برسه بهم مدام پشت سرم میگفت
-وایسا
+نمیخوام تو هم برو اصلا از کجا فهمیدی من اینجام
-بابا ...صبر کن تعریف کنم بعد برو
+نمیخواد نخواستیم....
یهو کولمو از پشت گرفت ک یهو وایستادم
+هووووی ول کن
نفس نفس زنان گفت
-وایسا خب
+باشه بگو حرفتو بزن
-بعد اینک رفتی خیلی اوضاع عوض شده بود دیگ ارام خانم مثل زمانی ک پرستارای قبلی میزاشتن میرفتن نبود
+مگه قبلا چجوری بود
-هیچی اونموقع ها ب اقا رضا میگفت انقدر پرستار و مستخدم نیار ولی شما ک رفتی گفت نگفتی این.....پدر مادر نداره نگفتی اینم مثه منه و از اینجور حرفا بعد هم با گریه گفت من میتونستم دوباره مادر بشم برای ی دختری ک پدر مادر نداره ولی طردش کردم برو دنبالش اقا رضا اوومد اتاقش نامه شمارو
یهو زد زیر خنده
+چیه خنده داره
-ن
ب زور خندشو جمع کرد و ادامه داد
-نامه شمارو ک گفتین پول کبابو بده پیدا کرد باشماره تلفن زنگ زد خاموش بود ماشین ارام خانم رو داد ب من ک اطراف و ی گشت بزنم خودشم رفت جای دیگ
+ن
-چی ن؟!
+ن ...این خنده ات معنا دار بود ببین تو تو شرایط من نبودی بودی میفهمیدی راهمو ادامه دادم
دنبالم اومد و گفت
-ای بابا باز کجا میری
+تو کجا میای دنبالم
-اگ بری معلومه کم اوردی جا زدی
وایستادم و گفتم
+من جا نزدم
-مشخصه ک جا زدی
+اگ اینارو میگی ک من بخاطر این حرفات بیام سخت در اشتباهی
یهو اومد جلوم و با ی خورده عصبانیت گفت
-نکنه باز میخوای بری ی ادم عوضی تری پیداش بشه جلوتو بگیره
+ببین غیرتی نشو ها من کلا تو زندگیم دو نفر غیرتی شدن اولیش عشقم بود ک اولش غیرتی میشد و بعد یهو بی خبر غیبش زد یکی هم پسر عموم ک بعدا فهمیدم اون غیرت میرت یوخ ...الکی اداشو در میاره
-تو چقدر لجبازی دختر بیا بریم دهنم کف کرد
۷۷.۹k
۱۴ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.