ماه بنفشم
#Maah_Banafsham
#part58
#ارسلان:
اصلا تمرکز نداشتم
رفتم پشت پنجره،کع دیدم دیانا رفته تو حیاط نشسته رو تاب
چرا لباسش اینقدر خیس بود
الن که مریض میشه
هوففففف خدش نمیفهمه با لباس خیس نباید بره بیرون
الن سرما بخوره من چه گهی بخورم
رفتم سمت اتاق مشترکمون یه تیشرت از کمد ور داشتم و رفتم پایین
رسیدم بهش که دیدم داره با خدش حرف
میزنه
+خداجون من ارسلانو دوستدارم بهش بفهمون من دوسش دارم
من بجز اون کسیو ندارم
وقتی باهام بد رفتاری میکنه خیلی ناراحتم میشم ولی چون دوسش دارم به دل نمیگیرم
ولی اون دیگه دوسم نداره
همه ی حرفاشو با بغض میزد
_دیانا
+جاندلم
_بیا تیشرتتو عوض کن سرما میخوریا(خیلی اروم حرفاشو میزنه)
+حالا ولش کن الان خستم بیا یکم حرف بزنیم
_بیا خودم لباستو عوض میکنم،وقت برا حرف زدن هست
+چیزه تو میخای لباسمو عوض کنی؟
_اره...
#part58
#ارسلان:
اصلا تمرکز نداشتم
رفتم پشت پنجره،کع دیدم دیانا رفته تو حیاط نشسته رو تاب
چرا لباسش اینقدر خیس بود
الن که مریض میشه
هوففففف خدش نمیفهمه با لباس خیس نباید بره بیرون
الن سرما بخوره من چه گهی بخورم
رفتم سمت اتاق مشترکمون یه تیشرت از کمد ور داشتم و رفتم پایین
رسیدم بهش که دیدم داره با خدش حرف
میزنه
+خداجون من ارسلانو دوستدارم بهش بفهمون من دوسش دارم
من بجز اون کسیو ندارم
وقتی باهام بد رفتاری میکنه خیلی ناراحتم میشم ولی چون دوسش دارم به دل نمیگیرم
ولی اون دیگه دوسم نداره
همه ی حرفاشو با بغض میزد
_دیانا
+جاندلم
_بیا تیشرتتو عوض کن سرما میخوریا(خیلی اروم حرفاشو میزنه)
+حالا ولش کن الان خستم بیا یکم حرف بزنیم
_بیا خودم لباستو عوض میکنم،وقت برا حرف زدن هست
+چیزه تو میخای لباسمو عوض کنی؟
_اره...
۳.۶k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.