برادر ناتنی
پارت۴
همین تور که به کاری که کرده بودیم می خندیدیم که به گوشیم پیام امد از جیمین بود سرمو آوردم بالا که دیدم از اونور حیاط با حرص داره نگام میکنه شروع کردم به خوندن پیام
جیمین: این کارت رو تلافی میکنم
ا. ت: هیچ کاری نمی توانی بکنی مستر پارک
جیمین: حالا می بینیم موش موشی
ا. ت: من که نترسیدم بهتره یکم بیشتر کار کنی مستر
جیمین: خفه شو تو هم مثل مادرت هرزه ای
(میا ویو)
همین تور ا. ت پیام میداد می خندید که یهو خندش محو شد به صورتش نگاه کردم وای این ارامش قعبل طوفانه
میا: ا...ا. ت خوبی
ا. ت: پارک جیمین میکشمت(داد)
میا: ا.ت......ا. ت کجا میری...ا. ت
که ا. ت به سمت جیمین رفت و یه سیلی محکم به جیمین زد که کل مدرسه به ات و جیمین نگاه کرد
میا: ا. ت(با ترس)
ا. ت: مادر من هرزه هست یا مادر تو که با وجود اینکه شوهر داشت با بابای من روی هم ریخت ها ( با داد)
جیمین که خیلی عصبی شده بود به سمت ا. ت رفت و با هم دعواشون شد جیمین مو های ا. ت رو میکشید و ا. ت هم به شکمه جیمین مشت میزد
که مدیر امد
مدیر: اینجا چه خبره(با داد)
که.....
همین تور که به کاری که کرده بودیم می خندیدیم که به گوشیم پیام امد از جیمین بود سرمو آوردم بالا که دیدم از اونور حیاط با حرص داره نگام میکنه شروع کردم به خوندن پیام
جیمین: این کارت رو تلافی میکنم
ا. ت: هیچ کاری نمی توانی بکنی مستر پارک
جیمین: حالا می بینیم موش موشی
ا. ت: من که نترسیدم بهتره یکم بیشتر کار کنی مستر
جیمین: خفه شو تو هم مثل مادرت هرزه ای
(میا ویو)
همین تور ا. ت پیام میداد می خندید که یهو خندش محو شد به صورتش نگاه کردم وای این ارامش قعبل طوفانه
میا: ا...ا. ت خوبی
ا. ت: پارک جیمین میکشمت(داد)
میا: ا.ت......ا. ت کجا میری...ا. ت
که ا. ت به سمت جیمین رفت و یه سیلی محکم به جیمین زد که کل مدرسه به ات و جیمین نگاه کرد
میا: ا. ت(با ترس)
ا. ت: مادر من هرزه هست یا مادر تو که با وجود اینکه شوهر داشت با بابای من روی هم ریخت ها ( با داد)
جیمین که خیلی عصبی شده بود به سمت ا. ت رفت و با هم دعواشون شد جیمین مو های ا. ت رو میکشید و ا. ت هم به شکمه جیمین مشت میزد
که مدیر امد
مدیر: اینجا چه خبره(با داد)
که.....
۱۴.۳k
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.