(دوست داشتنی) پارت 55
(دوست داشتنی) پارت 55
شب
تهیونگ
تهیونگ:عزیز دلم
من اومدم ا.ت کجایی
سوبین: تو اتاقشه درم
باز نمیکنه
تهیونگ رفتم دم در اتاق
تهیونگ: ا.ت درو باز کن
ا.ت: تهیونگ تویی مطمئن
باشم
تهیونگ: آره منم چیشده
مگه
ا.ت: بیا تو
ا.ت سریع بغلم کرد
تهیونگ: چیشده
ا.ت: مامان وقت خوبی
رسید
تهیونگ: بگو ببینم چیشده
ا.ت: سوبین اومد تو اتاق
و چرت و پرت میگفت
خواست بیاد نزدیکم
که مامان اومد
تهیونگ: چی سوبین
وایسا یه لحظه برم
پیشش
ا.ت: نه نرو
تهیونگ: ترسو نیستم که
ا.ت: بخاطر بچمون نرو
تهیونگ: چی بچه کدوم بچه
تو حامله ای از کی
ا.ت: از تو
تهیونگ: چی من که فقط
بوست کردم
ا.ت: شوخی کردم 😂
تهیونگ:وای یه لحظه 😂
اصلا نفهمیدم چیشد
من حساب این سوبین
رو میرسم
ا.ت: نه
تهیونگ: ولم کن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا.ت
تهیونگ سریع رفت
از تو بالکون دیدم
دارن باهم دعوا میکنن
و همه پرت کردن تو استخر
سوبین چاقو در آورد
سریع رفتم پایین
#تهیونگ
#فیک
#سناریو
#درام
#اسمات
شب
تهیونگ
تهیونگ:عزیز دلم
من اومدم ا.ت کجایی
سوبین: تو اتاقشه درم
باز نمیکنه
تهیونگ رفتم دم در اتاق
تهیونگ: ا.ت درو باز کن
ا.ت: تهیونگ تویی مطمئن
باشم
تهیونگ: آره منم چیشده
مگه
ا.ت: بیا تو
ا.ت سریع بغلم کرد
تهیونگ: چیشده
ا.ت: مامان وقت خوبی
رسید
تهیونگ: بگو ببینم چیشده
ا.ت: سوبین اومد تو اتاق
و چرت و پرت میگفت
خواست بیاد نزدیکم
که مامان اومد
تهیونگ: چی سوبین
وایسا یه لحظه برم
پیشش
ا.ت: نه نرو
تهیونگ: ترسو نیستم که
ا.ت: بخاطر بچمون نرو
تهیونگ: چی بچه کدوم بچه
تو حامله ای از کی
ا.ت: از تو
تهیونگ: چی من که فقط
بوست کردم
ا.ت: شوخی کردم 😂
تهیونگ:وای یه لحظه 😂
اصلا نفهمیدم چیشد
من حساب این سوبین
رو میرسم
ا.ت: نه
تهیونگ: ولم کن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا.ت
تهیونگ سریع رفت
از تو بالکون دیدم
دارن باهم دعوا میکنن
و همه پرت کردن تو استخر
سوبین چاقو در آورد
سریع رفتم پایین
#تهیونگ
#فیک
#سناریو
#درام
#اسمات
۱۵.۶k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.