(دوست داشتنی) پارت 57
(دوست داشتنی) پارت 57
ا.ت: عزیزم بیا بالا
وایسا تا بخاری روشن
کنم گرم شی اخه چرا
بخاطر من همچین کارایی
میکنی
تهیونگ: چون دوست دارم
دوست ندارم زجر بکشی
ا.ت:منم نمیتونم تورو ببینم
اخه امشب نزدیک بود بمیری
میدونی که
تهیونگ: عزیزم گریه نکن
ا.ت:(باگریه) اگه تو ولم
کنی چی
تهیونگ: چرا ولت کنم
ا.ت:سوبین منو ازتو دزدید
چی(باگریه)
تهیونگ: قربونت برم تا
منو هست اجازه نمیدم
کسی تورو ازم بدزده
ا.ت: ولی سوبین
خیلی بده
تهیونگ: نترس قشنگم
بیا بغلم
تهیونگ لباساشو عوض
کرد
کامل خشک شده بود
و اومد بغلم کرد منو
تو بغل خودش خوابوند
ببخشید این پارت کم بود
بعدی جبران میکنم
#تهیونگ
#فیک
#اسمات
#درام
#سناریو
ا.ت: عزیزم بیا بالا
وایسا تا بخاری روشن
کنم گرم شی اخه چرا
بخاطر من همچین کارایی
میکنی
تهیونگ: چون دوست دارم
دوست ندارم زجر بکشی
ا.ت:منم نمیتونم تورو ببینم
اخه امشب نزدیک بود بمیری
میدونی که
تهیونگ: عزیزم گریه نکن
ا.ت:(باگریه) اگه تو ولم
کنی چی
تهیونگ: چرا ولت کنم
ا.ت:سوبین منو ازتو دزدید
چی(باگریه)
تهیونگ: قربونت برم تا
منو هست اجازه نمیدم
کسی تورو ازم بدزده
ا.ت: ولی سوبین
خیلی بده
تهیونگ: نترس قشنگم
بیا بغلم
تهیونگ لباساشو عوض
کرد
کامل خشک شده بود
و اومد بغلم کرد منو
تو بغل خودش خوابوند
ببخشید این پارت کم بود
بعدی جبران میکنم
#تهیونگ
#فیک
#اسمات
#درام
#سناریو
۱۴.۱k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.