پارت نهم فیک دو به دو مساوی.

پارت نهم فیک دو به دو مساوی.

که یونگی درو باز کرد.
☆تلاش خوبی بود اقای پارک، دیدی که نمیاد.
&تو چیز خورش کردی.
برگشت سمت تو.
&لین عزیزم چرا نمیفهمی؟ اون داره تورو میکشه ولی تو داری میگی زنشی.
یه ضعف ساده هست جیمین. چیز خاصی نیس جیمین.
&چیییییی، تو بهش نگفتی؟
☆چیو بگم؟
&اینکه داره میمیره، این داره بیماری سختی میکشه.
چییییییی؟
&متاسفم اما این حقیقته.
ج جیمین... مین یونگی.
☆بله
&جانم عزیزم.
داد زدی.
از اتاق من گمشید برید بیروننننننن.
همه از اتاقت رفتن بیرون.
ی ینی راسته؟... ن نه جیمین هیچوقت به من دروغ نمیگه....ـپس برای همینه یونگی یهو مهربون شده.نیازی به مهربونیش ندارم.حالا که دارم میمیرم میخوام راحت بمیرم هق هق............
چندروز بعد:بالاخره دکتر بعد از کلی اسرار گذاشت که مرخص بشی.
@ مطمئنی؟
بله خوبم اقای دکتر نگران نباشید.
@ حتی اگع دوباره سردرد گرفتی حتی کوچیک بازم باید برگردی.
چشم.
@ مواظب خودت باش.
حتما.
برگشتی که یونگیو دیدی.
☆بیا بریم خونه.
با تو؟میخوام پیاده بیام.
☆ولی اخع.........
جناب مین نمیخواد بخاطر عذاب وجدان با من خوب باشی،به محبتت نیازی ندارم.
راحتو کشیدی و رفتی و اصلا بهش محل ندادی.داشتی میرفتی که ماشینشو جلو پات پارک کرد...............................

بخاطر تولد یه کرمو پارت بعدو زودتر گذاشتم😐🔪
تا پارت بعد بای گایزززز😙💕