پارت 7
#پارت_7
پسره با چاقو سمتم هجوم اورد ، جاخالی دادمو یه مشت توی شکمش خابوندم که دیدم ایناز با چاقو دست ایتک و زخمی کرده با مشت کوبیدم توی صورتش ، دست ایتکو گرفتم...
- بدو ایتک فقط بدو دختر
یکم دور نشده بودیم که افتاد زمین ...
- چت شد خوبی ؟
+ دیگه نمتونم پاهام.. پاهام درد میکنع .. ا..آرشام
- بیا بغلم
براید استایل بغلش کردمو دویدم ، به ماشین رسیدیم سوارش کردمو بعدم خودم نشستم پشت فرمول و مستقیم رفتم سمت خونه ...
وقتی رسیدیم به دکتر شخصیم زنگ زدم و گفتم سریع خودشو برسونه ..
ایتک و بردم اتاق خودمو ، از اتاقش لباساشو برداشتمو .. بهش پوشوندم ...
+ کجام ؟
- اتاق منی نگران هیچی نباش ...
پسره با چاقو سمتم هجوم اورد ، جاخالی دادمو یه مشت توی شکمش خابوندم که دیدم ایناز با چاقو دست ایتک و زخمی کرده با مشت کوبیدم توی صورتش ، دست ایتکو گرفتم...
- بدو ایتک فقط بدو دختر
یکم دور نشده بودیم که افتاد زمین ...
- چت شد خوبی ؟
+ دیگه نمتونم پاهام.. پاهام درد میکنع .. ا..آرشام
- بیا بغلم
براید استایل بغلش کردمو دویدم ، به ماشین رسیدیم سوارش کردمو بعدم خودم نشستم پشت فرمول و مستقیم رفتم سمت خونه ...
وقتی رسیدیم به دکتر شخصیم زنگ زدم و گفتم سریع خودشو برسونه ..
ایتک و بردم اتاق خودمو ، از اتاقش لباساشو برداشتمو .. بهش پوشوندم ...
+ کجام ؟
- اتاق منی نگران هیچی نباش ...
۲.۴k
۰۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.