پارت

#پارت_5


رفتم پاتوق همیشگیم ، آیناز لعنتی دوباره زنگ زد ...

- چن بار بهت بگم به من زنگ نزن

+ بهتره باهام اینطوری حرف نزنی وقتی جوجه کوچولوت توی دستای منه ..


- چی زر زر میکنی ؟

+ اسمش چی بود ؟ ، بزار فک کنم ، آی چی ؟ اها اها ایتک بود

- چی گوهی میخوری ، چی میگی تو * داد زدن *

+ اوخی بزار یه عکس از عشقت بفرسم واست ..


یهو دیدم یه پیام اومد ، بازش کردم عکس ایتک بود ، صورت خوشگلش رد چاقو بود ، لباساشو در اورده بودن، همجاش کبود بود ...


نگرانی ، حرص ، عشق ، چی اسمشو میزارن نمدونم ولی اون اون نباید اینطوری میشد نباید ..


- چی میخوای ؟* خونسرد *


+ بیا به این ادرسی که میگم ، میخوام باهات حرف بزنم عشقم !

قط کردو ادرسو واسم فرستاد .. به امیر یکی از دوستامو ، محافظم بود زنگ زدم ..
دیدگاه ها (۲)

#پارت_6- امیر به این ادرس.... میاید تا نگفتمم کاری نمیکنید +...

#پارت_7پسره با چاقو سمتم هجوم اورد ، جاخالی دادمو یه مشت توی...

#پارت_4جلوی ایینه دسشویی وایساده بودو سعی داشت دکمه های لباس...

#پارت_3همه مهمونا جم بودنوو دست میزدن ، شب که تموم شد بابام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط