فیک وقتی نمیدونستی گیر چه ادمی افتادی

فیک: وقتی نمیدونستی گیر چه ادمی افتادی
پارت ¹³
وقتی اون کلمه رو گفت ذوق تو سرمو گرفت میخواستم پرواز کنممم
جونگکوکم وقتی از من جواب شنید خوشحال شد
من از یه طرف برای دوست دخترش ناراحت بودم که جونگکوک الان اونو نمیخواد من یه کسی هستم که وارد زندگیشون شدم و بابت این موضوع دستو پام بستس و نمیتونم هیچ کاری انجام بدم
وقتی رفتم پایین قیافم خوشحال بودو ذوق زده بودم
میا: اومایگاد بلخره..
وونهی: چی شدهه
میا: چقدد خوشحالیی
وونهی: نه.. نه باباا خوشحالی چیه دارم میرقصمم
میا: وااییییی چیی شدههه بگوووو بخدااا دارممم منفجررر میشممم
وونهی: مرضضض بشیننن سر جات نمیگم
هوانگ این یوپ: میاا ساکت باش شرکتو منفجر کردی
یه دفعه دیدم میا قیافش سرخ شد
میا: امم.. امم ببخشیدد
این یوپ: خجالت نکش کوچولو..
میا:...... داشت منفجر میشد پیش از حد
وونهی: گیلیگیلییگیلی( میخندید) 🤣🤣
میا: دست رو دلم نذار که قلبم پره خونه...
وونهی: مبارکه کوچولووووووووو
میا: نهههه وژیپرینسدصنقتقنقنقمفحح
وونهی: خوشت اومده بود ازش؟
میا: میشه یه لحظه ساکت بشی
جونگکوک دیدمون که من داشتم به میا میخندیدم اومد پیشمون
جونگکوک: به به چه خبره
خندم کم شد ولی نه خیلی کم
وونهی: واای بسه مردم..
جونگکوک: خبریه.... خب بگید بمنم..
وونهی: هیچی میا عاشق شده
بعد این حرفم میا زد تو کلم
میا: زیر لب که فقط من میشنیدم: ساکت شو سیسی برات بد میشه..
جونگکوک: اومایگاش وونهی رو نزنی یه وقت
میا: لبخند زورکی
وونهی: وایی خیلی باحال بود اصن
جونگکوک: حالا عاشق کی شدهه
وونهی: هوا...
میا جلو دهنمو گرفت
میا: چطور جلو رئیس انقدد راحتیی بی حیااا
جونگکوک: نیشخند زد
میا: من وونهی رو جمعش میکنم داره چرتو پرت میگه ببخشید (خنده زورکی)
جونگکوک: چرتو پرت؟ وونهی فک کنم وقتشه بگی کوچولو...
وونهی: دوتا دستمو گذاشتم تو سرم و خشکم زده بود جونگکوک اونجارو با یه لبخند کیوت ترک کرد میا میخواست جیغ بزنه و اصنننن یه وضعی بود با میا کل کل میکردیم هم دیگرو داشتیم میکشتیم....
شب شد و من میخواستم برم خونه
جونگکوک: بیا میخوام برسونمت وونهی
وونهی: عا اهم نه مرسی میرم
جونگکوک: تا منو داری چرا خودت تنهایی بریی
وونهی: یااا باشه میام اصن
رفتیم و منو رسوند دیگه بعدش انقد خسته بودم با یه رویا پردازی تو سرم گرفتم خوابیدم...
دیدگاه ها (۱۰)

فیک: وقتی نمیدونستی گیر چه ادمی افتادیپارت ¹⁴فلش بک جونگکوک ...

کپشن؟ یه صحبت کوچولو دارم با کیوتایی که دارن فیکمو میخونن و ...

فیک: وقتی نمیدونستی گیر چه ادمی افتادی پارت ¹²نیم ساعتی گذشت...

فیک: وقتی نمیدونستی گیر چه ادمی افتادی پارت: ¹²بعد اون اومدم...

خون آشام عزیز (57)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط