ویو بینا
ویو بینا
کارما خوب زد به کمرم
فلش بک توی بیمارستان موقعی که ات داشت میمیرد
توی حیاط بودم دیدم ی پسر جذاب وایستاده حالش بده رفتم سمتش
بینا:حالتون خوبه(به تو چه)
جونگکوک:همسرم داره میمیره
بینا:ای وای ایشالا حالشون بهتر شه
ویو جونگکوک
از دختره خوشم اومده بود خواستم مخش بزنم(پسرم زنت داره میمیره تو میخای مخ دختر بزنی:/)
که گفتم
جونگکوک:البته ازداوجمون اجباری بود و حسی بهش ندارم
کل داستان جونگکوک برای بینا گف و بینا راضیش کرد جداشه از ات
پایان فلش بک
ویو جونگکوک
بعد چند ساعت برگشتم خونه دیدم ات سرش تو گوشیه
ویو ات
ات:کجا بودی
جونگکوک:چی میخای ازم
ات:یادت نرفته که زنتم
جونگکوک:چرت پرت نگو زنم نیستی و نمیشی
ات:اه عزیزم مطمعنم که زنت میشم حالا ببین
جونگکوک رفت به جنی زنگ زدم
ات:(تعریف کردن کل ماجرا )
جنی:وای دختر میام دنبالت میخام ببینمت حضوری درباش حرف بزنیم
قرار گذاشتم با جنی اومد دنبالم
با جنی یکم دور زدیم منو گذاشت خونه دیدم که جنی رفت به جیمین(بله جیمین خودمون) زنگ زد
جیمین:...
حمایت کمه از فیکم بهتره پاکش کنم اگ قرار باشه همین قدر کم باشه
کارما خوب زد به کمرم
فلش بک توی بیمارستان موقعی که ات داشت میمیرد
توی حیاط بودم دیدم ی پسر جذاب وایستاده حالش بده رفتم سمتش
بینا:حالتون خوبه(به تو چه)
جونگکوک:همسرم داره میمیره
بینا:ای وای ایشالا حالشون بهتر شه
ویو جونگکوک
از دختره خوشم اومده بود خواستم مخش بزنم(پسرم زنت داره میمیره تو میخای مخ دختر بزنی:/)
که گفتم
جونگکوک:البته ازداوجمون اجباری بود و حسی بهش ندارم
کل داستان جونگکوک برای بینا گف و بینا راضیش کرد جداشه از ات
پایان فلش بک
ویو جونگکوک
بعد چند ساعت برگشتم خونه دیدم ات سرش تو گوشیه
ویو ات
ات:کجا بودی
جونگکوک:چی میخای ازم
ات:یادت نرفته که زنتم
جونگکوک:چرت پرت نگو زنم نیستی و نمیشی
ات:اه عزیزم مطمعنم که زنت میشم حالا ببین
جونگکوک رفت به جنی زنگ زدم
ات:(تعریف کردن کل ماجرا )
جنی:وای دختر میام دنبالت میخام ببینمت حضوری درباش حرف بزنیم
قرار گذاشتم با جنی اومد دنبالم
با جنی یکم دور زدیم منو گذاشت خونه دیدم که جنی رفت به جیمین(بله جیمین خودمون) زنگ زد
جیمین:...
حمایت کمه از فیکم بهتره پاکش کنم اگ قرار باشه همین قدر کم باشه
۳.۸k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.